|
غربزدگان چه بر سر کشور آوردند؟
علیاکبر علیزاده*: مصادیق زیادی درباره اشتباه بودن اصرار غربزدهها در ایران در اعتماد به آمریکا و مذاکره با آنها با وجود تجارب فراوان وجود دارد. متأسفانه بخشی از این موضوع به دلیل نفوذی است که در سالیان گذشته رخ داده است. این در حالی است که نفوذیهایی که در بخشهای مختلف کشور قرار دارند همچنان اصرار بر مذاکره با غرب و اعتماد به آمریکا دارند و معلوم نیست چه زمانی میخواهند سرشان را از برف درآورند و واقعیتها را بفهمند.
وقتی اعتماد به آمریکا و غرب هیچ منافعی برای جمهوری اسلامی به دست نیاورده و تجارب نشان داده آنها به دنبال پسرفت ایران و تضعیف آن هستند، اصرار غربزدهها بر مذاکره مجدد ناشی از بیمنطقی و تضعیف قوه عقلانی آنهاست، ضمن اینکه برخی از این غربزدهها در راستای مأموریت خود و سفید کردن پرونده آمریکا این کار را انجام میدهند که میطلبد دستگاههای مختلف امنیتی و نظارتی هر چه سریعتر آنها را شناسایی و تکلیفشان را مشخص کنند. همچنین اگر غربزدهها و آمریکادوستان همچنان به دنبال بزک کردن دنیای استکبار هستند بهتر است در آن کشورها زندگی کنند.
نوکری ارباب بخشی از وظایف غربزدهها و خودباختگان است. ضمن اینکه برخی روشنفکران غربی و نظریهپردازان دنیای استکباری و امپریالیستی هم سعی میکنند نیت آنها را با ظاهری آراسته دنبال کنند.
غربزدهها همواره سر بزنگاههای مختلف و هنگامی که جمهوری اسلامی در پیچهای تاریخی قرار دارد پیدا میشوند و سعی میکنند به افکار عمومی و اذهان مردم خط و ربط داده و جهتدهی کنند که البته این کار آنها برگرفته از نفاقشان است، چراکه آنها منافع دنیای استکبار و غرب را بر منافع کشورشان ترجیح میدهند.
مأموران غربی در ایران که در لباسهای مختلف حضور دارند، سعی کردهاند علم، توان، ظرفیت و کالای ایرانی را زیر سوال برده و به تمام محصولات غربی ارزش دهند که باید تلاش کنیم این جریان فکری خود را اصلاح کرده و بداند آینده از آن کشورمان است به شرط آنکه عزم و اراده لازم وجود داشته باشد و اگر مجلس انقلابی و دولت انقلابی دست در دست یکدیگر دهند، با همراهی دستگاه عدلیه انقلابی میتوانند کارهای بسیار بزرگی را انجام دهند و عملا زمینه برچیده شدن بساط غربزدهها و غربپرستان را از بین ببریم.
در بیانیه گام دوم انقلاب که رهبر حکیم انقلاب آن را ابلاغ فرمودند به صراحت آمده است اگر غربزدهها مانع پیشرفت انقلاب اسلامی نمیشدند خیلی جلوتر از وضعیت فعلی بودیم اما موانعی که آنها سر راه ما گذاشتند و تلاش کردند با استفاده از عناصر نفوذی ما را به سمت عقب ببرند مؤثر واقع شده و از سرعت پیشرفت کشور کاسته شد اما این عناصر نفوذی باید هر چه سریعتر شناسایی شده و با آنها برخورد جدی صورت گیرد.
نمیتوانیم بپذیریم عدهای به عنوان مسؤول پشت میزهای جمهوری اسلامی نشسته و حرف آمریکا و رژیم مجعول صهیونیستی را بزنند که البته این موضوع در برخی مراکز آموزش عالی و تصمیمگیری بیشتر احساس میشود و سعی میکنند تفکر غربی و آمریکایی را جا بیندازند.
* عضو هیأترئیسه کمیسیون کشاورزی
مجلس شورای اسلامی
ارسال به دوستان
انتشار ۳ کتاب که درباره سال آخر ریاستجمهوری ترامپ افشاگری میکند
روایت روزهای آخر ترامپ در کاخ سفید
ثمانه اکوان: اخیرا ۳ کتاب درباره روزهای پایانی حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید منتشر شده است که توجه رسانهها و مردم را در آمریکا بشدت به خود جلب کرده است. این ۳ کتاب که هر کدام نوشته یک یا چند تن از خبرنگاران حاضر در کاخ سفید است، نشاندهنده تلاشهای آخر ترامپ برای باقی ماندن در قدرت است؛ اقداماتی که از بهانه قرار دادن کرونا برای ترک نکردن کاخ سفید شروع میشود و به تلاش برای جنگ با ایران برای باقی ماندن به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده ختم میشود!
رسانههای آمریکایی توقع نداشتند تابستان آرام سال جاری که قرار بود نخستین تابستان و فصل تعطیلات و تفریح بدون حضور ترامپ و جاروجنجالهای او را تجربه کنند هم مانند چند سال پیش، مشغول انتشار جنجالهای شدید رسانهای درباره ترامپ باشند. با این حال انتشار ۳ کتاب درباره روزهای آخر ریاستجمهوری ترامپ نشان داد جامعه آمریکا به این زودیها از جنجالهای ترامپ رهایی نمییابد.
این ۳ کتاب شامل «صادقانه بگویم، ما این انتخابات را بردیم» از مایکل بِندِر خبرنگار روزنامه والاستریت در کاخ سفید، «زمینلغزه؛ روزهای پایانی کاخ سفید ترامپ» از مایکل وولف، نویسنده معروف آمریکایی که پیش از این کتاب «آتش و خشم» را منتشر کرده بود و در نهایت کتاب «من به تنهایی درستش میکنم» از فیلیپ روکر و کارول لونینگ، خبرنگاران واشنگتنپست در کاخ سفید است.
همه این کتابها گزارشهای دقیقی از فعالیتهای ترامپ در کاخ سفید در طول یک سال پایانی ریاستجمهوریاش داشته و نشان میدهد که چطور او تلاش داشت با توسل به انواع راهکارها همچنان در قدرت باقی بماند و در نهایت چطور انتخابات را به بایدن باخت.
نشریات آمریکایی با وجود اینکه بارها به بالا بودن تعداد کتابهایی که راجع به ترامپ نوشته شده است، اشاره کردهاند اما گفتهاند هر قدر هم تعداد این کتابها زیاد باشد ولی باز هم مخاطبان برای شنیدن و خواندن حکایتهایی از جزئیات فعالیتهای ترامپ در کاخ سفید حریصاند و میکوشند سر در بیاورند او چطور 4 سال در کاخ سفید باقی ماند و چطور انتخابات را به رقیبش واگذار کرد.
علت توجه ویژه به این ۳ کتاب اما نکاتی است که در آنها مطرح شده و جنجال زیادی را مطرح کرده است. در زیر به مهمترین نکات مطرحشده در این ۳ کتاب که تا به حال به آنها پرداخته نشده بود اشاره میشود:
اولین نکته جالب در متن این کتابها این بود که عنوان شده است ترامپ از همان ابتدای شکل گرفتن رقابتهای انتخاباتی درونحزبی در بین دموکراتها و بعد از آن با انتخاب شدن بایدن به عنوان نامزد نهایی دموکراتها بر این عقیده بود که حزب دموکرات در نهایت به گزینه بایدن- هریس رأی نمیدهد و ممکن است در آخرین دقایق گزینه اندرو کومئو و میشل اوباما را برای رأیگیری نهایی به آمریکاییها معرفی کند. او این تئوری را از شان هنیتی، مجری فاکسنیوز شنیده بود و معتقد بود باراک اوباما صحنه را به نحوی تغییر میدهد که همسرش به عنوان معاون رئیسجمهور مطرح شود.
دومین نکته جالب مطرحشده در این کتابها این است که در روزهای آخر ریاستجمهوری، ترامپ قصد داشت با استفاده از بحران کرونا در ایالات متحده، راهی برای باقی ماندن در قدرت پیدا کند. او پیشنهاد داده بود به خاطر بحران کرونا، انتخابات ریاستجمهوری 2020 برای مدتی نامعلوم به تعویق بیفتد. ترامپ معتقد بود انتخابات پستی میتواند با فسادهای گسترده و همچنین تقلب انتخاباتی همراه شود. در روزهای آخر باقیمانده تا رأیگیری نهایی نیز ترامپ قصد داشت با تاکید بر اینکه «ویروس زیادی در جامعه است» و «مردم نمیتوانند به محل اخذ آرا مراجعه کنند» رأیگیری را به تعویق بیندازد. با این حال مارک میدو، رئیس کارکنان کاخ سفید و تیم حقوقیاش به او خاطرنشان کردند که امکان تعویق انتخابات وجود ندارد و این کار کاملا خلاف قانون اساسی است.
مایکل وولف در کتاب جدید خود در عین حال مدعی شده ترامپ با مشاهده تظاهرات و درگیریهای شکلگرفته بر سر جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» و اعتراضات به کشته شدن جورج فلوید، گفته بود میخواهد «نظامیان پدر معترضان را دربیاورند» و «جمجمهشان را خرد کنند». بندر، خبرنگار والاستریت ژورنال نیز در کتاب خود نوشته است که دستیاران ترامپ مانع از این تصمیم او شدند. ترامپ باز هم اصرار میکرده است که حداقل «نظامیان به پای آنها شلیک کنند» یا اینکه «حداقل در قبال آنها سختگیری کنند»!
نکته مهم دیگر عدم رضایت ترامپ از قضات دیوان عالی بود که خود برای عضویت در این دیوان آنها را پیشنهاد داده بود. به عنوان مثال او بشدت از برت کاوانا عصبانی بود زیرا فکر میکرد به اندازه کافی قدر این تصمیم ترامپ را ندانسته و جرأت و شهامت کافی برای اجرایی کردن منویات ترامپ در دیوان عالی آمریکا را ندارد.
روزنامهنگار والاستریت ژورنال همچنین در کتاب خود مطرح کرده است که جان کلی، رئیس کارکنان کاخ سفید بارها تلاش کرده بود جلوی ترامپ را بگیرد تا به صورت عمومی هیتلر را ستایش نکند. با این حال در این کار موفق نشده بود. ترامپ بارها عنوان کرده بود که هیتلر کارهای خوب زیادی هم انجام داده است. ترامپ معتقد بود پیشرفت امروز آلمان در بخش صنعتی نیز مدیون اقدامات هیتلر است، البته جان کلی بعدا این صحبتها را تکذیب کرد اما پیش از این نیز ایوانا، زن اول ترامپ بیان کرده بود که او از همان 30 سال پیش نیز شیفته هیتلر بود و یک نسخه از کتاب سخنرانیهای هیتلر را در کنار تختخواب خود داشت و آنها را مرتباً میخواند!
در این کتابها همچنین ادعا شده است که ترامپ معتقد بود میچ مک کانل، رئیس اقلیت جمهوریخواه در مجلس نمایندگان آمریکا «به اندازه یک سگ احمق است!» او در ماه آوریل سال جاری نیز در جلسهای با حامیان مالی حزب جمهوریخواه عنوان کرده بود میچ مک کانل احمق است. اختلافات این ۲ بر سر استیضاح ترامپ در کنگره آغاز شد؛ زمانی که مک کانل نتوانست در دفاع از ترامپ اقدامی انجام دهد.
نکته جالب بعدی اما رفتار رودی جولیانی، وکیل ترامپ در زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری است. او در شب انتخابات به ترامپ پیشنهاد داده بود که نتیجه انتخابات هر چه باشد، او زودتر باید اعلام پیروزی کند. خبرنگاران واشنگتنپست در کتاب خود گفتهاند تمام اعضای تیم انتخاباتی ترامپ با این پیشنهاد جولیانی مخالف بودند و اجازه انجام این کار را به او ندادند.
بخش عمدهای از این ۳ کتاب به ماجرای حمله طرفداران ترامپ به کنگره در روز 6 ژانویه اختصاص دارد. حامیان ترامپ بر اساس مصاحبههایی که خبرنگار والاستریت ژورنال در کتاب خود با آنها انجام داده، اعتقاد داشتند روز 6 ژانویه برای براندازی حکومت در آمریکا به کنگره حمله کردهاند! آنها نرفته بودند «چیزی بدزدند» یا «خسارتی وارد کنند» آنها رفته بودند زیرا فکر میکردند قرار است حکومت و سیستم سیاسی را در آمریکا به نفع ترامپ تغییر دهند. مساله جالب توجه دیگر درباره حوادث روز ششم ژانویه اما این است که صحبتهای ترامپ در روز ۶ ژانویه در بین حامیانش که عدهای معتقدند همان صحبتها باعث حمله به کنگره شد، توسط مشاوران و نویسندگان کمپین انتخاباتیاش نوشته نشده بود و همه آنها را ترامپ شخصا ایراد کرده بود.
نکته آخر که مسائل مهم در ارتباط با نوع برخورد ترامپ با ایران است، تلاش او برای حمله به ایران بعد از اعلام شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری است. بنا به ادعای نویسندگان این کتابها، ترامپ بعد از اطمینان یافتن از اینکه نتایج انتخابات در نهایت به نفع بایدن خواهد بود، با مشاوران خود صحبت کرده بود که آیا حمله به ایران میتواند باعث شود که انتقال قدرت انجام نشود و او همچنان در کاخ سفید باقی بماند یا خیر. مشاوران نظامی ترامپ در نهایت او را از این کار بازداشته و عنوان کرده بودند که این کار جز دردسر و به هم ریختن اوضاع منطقه، سودی به حال او ندارد و او درنهایت باید قدرت را به بایدن تحویل دهد.
این کتابها البته تنها کتابهایی نیستند که همچنان اسم ترامپ را در آمریکا زنده نگه میدارند. بر اساس اخبار گزارششده در رسانههای آمریکایی، ترامپ تاکنون برای نوشته شدن 22کتاب با نویسندههای مختلف مصاحبه کرده است و برخی از این کتابها به نفع او و برخی دیگر در انتقاد از او نوشته میشوند.
ارسال به دوستان
پس از اثربخشی واکسن ایرانی «کوو ایران برکت» بر ویروس انگلیسی، تأثیر این واکسن بر دلتای هندی نیز تأیید شد
دلتای هندی مغلوب برکت
طی 24 ساعت 195 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
گروه اجتماعی: ویروس جهشیافته کرونا موسوم به دلتای هندی این روزها سراسر کشور را در بر گرفته است. اغلب بیمارستانها پر از بیمارانی است که به این ویروس مبتلا شدهاند؛ ویروسی که به کودکان و حتی افرادی که واکسن کرونا را نیز تزریق کردهاند رحم نمیکند. کارشناسان تنها راه مقابله با کرونا را رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی عنوان میکنند، علاوه بر این تاکید بر روند تسریع واکسیناسیون اقدام دیگری است که برای ایجاد ایمنی در مقابل این بیماری مورد توجه است. در چنین شرایطی علیرضا زالی، فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با ابراز نارضایتی از روند واکسیناسیون در کشور، تاکید دارد: «اگر واکسیناسیون بموقع انجام نشود شاهد خیزهای مجدد کرونا خواهیم بود». اظهارات دکتر زالی درباره روند کند واکسیناسیون در کشور در حالی مطرح میشود که طبق گزارشهای موجود، میزان رعایت دستورالعملهای بهداشتی به 48 درصد رسیده است. به گفته کارشناسان، عادیانگاری و بیتوجهی به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی باعث میشود این ویروس جهشیافته بحرانآفرین شود. اما خوشبختانه خبر مسرتبخش تاثیرگذاری مثبت واکسن «کوو ایران برکت» روی دلتای هندی، بارقه امید را در دلها ایجاد کرده است.
این روزها که ویروس جهشیافته دلتا در تمام استانهای کشور شیوع یافته است و آمار بستریشدگان مبتلا به این بیماری همچنان سیر صعودی دارد، رئیس قرارگاه عملیاتی ستاد کرونا، دیروز پیشنهاد تعطیلی چندروزه برای مهار این ویروس در 2 استان تهران و البرز را به ستاد ملی مقابله با کرونا داد و در عین حال تاکید کرد برخورد با متخلفان کرونایی باید تشدید شود. عبدالرضا رحمانیفضلی در جمع خبرنگاران گفت: با توجه به روند بیماری کرونا و درباره چگونگی مدیریت آن، در جلسه امروز (دیروز یکشنبه) وزارت بهداشت ابراز نگرانی کرد که این ابراز نگرانی بیشتر در حوزه سرعت بالای انتشار این بیماری در خیز پنجم است که پیشنهاد شد با کمک مردم اقدامات موثری در دستور کار قرار گیرد. همچنین از سوی دیگر میانگین رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور از حدود 77 درصد به حدود 50 درصد کاهش پیدا کرده که این موضوع نگرانکننده است و در جلسه امروز تصمیماتی درباره تقویت رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور اتخاذ شد. وی افزود: مقرر شد تصمیماتی که در جلسه ستاد ملی اتخاذ شده است، در جلسه قرارگاه تکمیل و همه افراد مسؤول در همه حوزهها اعم از اصناف، فرمانداری و... جلسات فوقالعادهای را در همه استانها برگزار کنند و کارگروههایی برای برخورد با تخلفات تشکیل دهند. وزیر کشور در بخش دیگری از صحبتهای خود به موضوع تعطیلیهای پایان هفته جاری اشاره کرد و افزود: به ستاد ملی کرونا پیشنهاد شد که با تعطیلی ۲ یا ۳ روزه تهران و کرج موافقت کنند که به تعطیلات این هفته اضافه شود تا برای تهران و کرج این تعطیلات را داشته باشیم، البته این موضوع منوط به مجوز ستاد ملی مقابله با کروناست که در صورت تحقق شاید بتواند کمکی به روند کنترل بیماری داشته باشد. وی تاکید کرد: سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع است و ضمن عرض معذرت از خانوادهها، نیروی انتظامی آنها را عودت خواهد داد. بیتردید لازم است در این مقطع نظارتهای سختگیرانهتری داشته باشیم، لذا از همین جا تذکر میدهیم که مسافرتها انجام نشود. وی ادامه داد: مهمترین و موثرترین راه مقابله با کرونا رعایت پروتکلها و واکسن است. ما برای تزریق ۲ دوز واکسن برای سنین بالای 60 سال، واکسن به حد کافی تامین کردهایم به شکلی که روز گذشته به بیش از 300 هزار نفر واکسن تزریق شده و امیدواریم با قولی که وزارت بهداشت داده که در بیش از 800 مرکز تزریق واکسن در سراسر کشور انجام میشود، این امر هر چه زودتر محقق شود. به گفته رحمانیفضلی، در مناطق حساس به افراد بالای 50 سال واکسن تزریق خواهد شد و پس از آن سراغ گروههای پرخطر و پرریسک خواهند رفت که ظرف یک ماه میتوان واکسن آنها را تزریق کرد، به این ترتیب میتوانیم گام موثری در جلوگیری از ابتلا برداریم، البته ۲ درصد از مردم به خاطر نگرانی و دغدغه بدون رعایت وقت تنظیم شده به مراکز تزریق واکسن مراجعه میکنند که موجب ایجاد صف و سختی میشود و امکان ابتلا را بالا میبرد، لذا از همه شهروندان درخواست میکنیم بدون نوبت مراجعه نکنند، چرا که فاصله مراجعه بدون نوبت و با نوبت حداکثر یک هفته است، لذا لازم است این موضوع را مورد توجه قرار دهند. رحمانیفضلی تاکید کرد: باید از همه اصنافی که در این مدت همکاری داشتند و صبور بودهاند و در این ایام خسارت دیدهاند عذرخواهی کنیم اما باید همه به این نکته توجه داشته باشیم که تصمیمات در جهت منفعت سلامت مردم بوده است، البته این موضوع مختص به کشور ما نیست و در همه دنیا چنین موضوعی مطرح بوده است. وی به اعیاد پیش رو و همچنین ماه محرم اشاره کرد و افزود: اعیاد غدیر پیش رو است و پس از آن نیز محرم را داریم، لذا در این جلسه مطرح شد تا همه پروتکلهای سال قبل را امسال نیز مراعات کنیم و قطعا همه باید تابع قانون باشیم، بیتردید مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا همانند مصوبات شورای عالی امنیت ملی است و همه باید قانون را رعایت کنیم، در کنار این موضوع، ظرفیتهای مناسب و اطمینانبخشی نیز برای عزاداریها فراهم خواهیم کرد.
* کشور مقابل کرونا آرایش جنگی بگیرد
دامنه، شتاب و سرعت درگیری در خیز پنجم کرونا نسبت به ۴ خیز قبلی بسیار نگرانکننده است. فرمانده عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با ابراز نارضایتی از وضعیت واکسیناسیون در کشور تاکید کرد: واردات واکسن باید دغدغه و مساله روی میز تمام مسؤولان کشور باشد. علیرضا زالی اظهار کرد: اگر واکسیناسیون بموقع انجام نشود شاهد خیزهای مجدد کرونا خواهیم بود. وی با بیان اینکه واکسیناسیون یکی از سهلالوصولترین، سریعترین و نسبتا کاراترین روشهای پیشگیری از «کووید-۱۹» است که اثربخشی نسبی آن در عرصه جهانی به اثبات رسیده است و میتواند نقش موثری در کاهش مرگومیر داشته باشد، گفت: واکسیناسیون متناسب با جمعیت کشور انجام نشده است. وی با بیان اینکه هماکنون در موج اول و خیز پنجم کرونا هستیم، گفت: دامنه، شتاب و سرعت درگیری در خیز پنجم کرونا نسبت به ۴ خیز قبلی بسیار نگرانکننده است. وی تجمعات را فاکتور بسیار مهمی در انتشار بیماری کرونا دانست و تاکید کرد: در مراسمی مانند جشن عروسی به دلیل نزدیکی افراد به یکدیگر، برداشتن ماسکها هنگام تناول غذا، رفتوآمدها، تهویه نامناسب و مسائلی از این دست شانس بروز بیماری افزایش مییابد. وی با بیان اینکه فرد مبتلا به کرونا توان تولید و پخش ۳ ضربدر ۱۰ به توان ۶ تعداد ویروس کرونا را دارد، تاکید کرد: در تجمعات ماسک ایمنی کامل ایجاد نمیکند. زالی با بیان اینکه هماکنون بسیاری از مراجعان بیمارستانها متعلق به یک خانوادهاند، شرکت در مراسمی همچون جشن عروسی را یکی از عوامل موثر در گسترش این ویروس عنوان کرد. وی با بیان اینکه کشور در برابر این ویروس باید آرایش جنگی به خود بگیرد، تصریح کرد: پروفایل کشور در برابر این بیماری مطلوب نیست و در تمام سازمانها باید اقداماتی فراتر از آنچه تاکنون انجام شده است، صورت گیرد. وی با اشاره به اختلال حدود ۱۰ تا ۱۴ روزه در تامین واکسن، یادآور شد: هماکنون حدود ۲ هفته از برنامه واکسیناسیون کشور عقب هستیم. زالی خواستار تامین اعتبارات دانشگاههای علومپزشکی به عنوان خط مقدم مبارزه با کرونا شد و گفت: کرونا بیماری گران و سنگینی است.
* صعود دوباره بستری و مرگهای کرونایی در کشور
روند بیماری «کووید-19» در عمده استانهای کشور رو به صعود است. در هفته اخیر نیز شاهد افزایش موارد بستری کرونا مثبت و افزایش فوتیها بودهایم و این موضوع نگرانی از خطرناکتر شدن پیک پنجم کرونا را در کشور افزایش میدهد؛ پیکی که میتواند همراه با تنزل آمار رعایت پروتکلهای بهداشتی، خانوادههای زیادی را داغدار کند. به گفته متخصصان وزارت بهداشت، قدرت سرایت ویروس جهشیافته دلتا بیشتر بوده و میتواند به سرعت در کشور شیوعی بیش از آنچه در پیکهای قبلی بود، پیدا کند. این در حالی است که کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر ۵۰ درصد نیز نگرانیهای زیادی را در زمینه گسترش بیماری، افزایش مبتلایان و البته افزایش میزان بستری ایجاد کرده است. بر اساس اعلام وزارت بهداشت، در حال حاضر ۱۶۹ شهر کشور در وضعیت قرمز و ۱۶۶ شهر در وضعیت نارنجی به سر میبرند. بر این اساس از بیش از ۵۰۰ شهر تنها ۱۱۳ شهر زرد است که این نشاندهنده گسترش بالای ویروس در سطح کشور و روند افزایشی میزان ابتلاست. در همین باره سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، میگوید روند بیماری در کشور در پیک پنجم همچنان سیر صعودی دارد. علیرضا رئیسی افزود: در حال حاضر در شهرهای جنوبی، استانهای شرقی کشور اعم از بوشهر، هرمزگان، سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان، یزد و... موارد همچنان افزایشی بوده و در استانهای تهران و البرز هم شیوع بیماری در حال افزایش است. از طرفی موارد بیماری در شهرهای شمالی اعم از گلستان، مازندران و گیلان نیز در حال افزایش است.
* اثربخشی «برکت» روی کرونای دلتا
نگرانیها از شیوع گسترده ویروس کرونای دلتای هندی در حالی است که رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام از اثربخشی واکسن «کوو ایران برکت» روی کرونای دلتا خبر میدهد. حجت نیکیملکی در صفحه شخصیاش در توئیتر نوشت: واکسن برکت در برابر کرونای دلتا موثر است. وی به نقل از دکتر صالحی ناظر کارآزمایی بالینی واکسن برکت افزود: اثربخشی واکسن روی واریانت ویروس دلتا در تست خنثیسازی (cVNT) ارزیابی و مشخص شد سرم افرادی که واکسن برکت دریافت کردهاند، دارای آنتیبادی به میزان موثری در برابر کرونای دلتاست.
***
طی 24 ساعت 195 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان باختند
با آنکه آمار مبتلایان و بستریشدگان کرونا در کشور رو به فزونی است اما تزریق واکسن نیز در سطح وسیعی در حال انجام است تا جایی که دیروز رکورد تزریق واکسن کرونا با 304 هزار و 664 مورد در ایران شکسته شد. روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد متاسفانه در شبانهروز گذشته ۱۹۵ بیمار مبتلا به «کووید-19» در کشور جان خود را از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز شنبه تا ظهر روز یکشنبه بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۲۲ هزار و ۱۸۴ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی و ۲ هزار و ۱۲ نفر آنها بستری شدند. متاسفانه در طول این مدت ۱۹۵ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری به ۸۷ هزار و ۱۶۱ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۳ میلیون و ۱۳۵ هزار و ۶۰ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. 4 هزار و ۳۰۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» نیز در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۱۶۹ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۶۶ شهر در وضعیت نارنجی و ۱۱۳ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۶ میلیون و ۱۷۹ هزار و ۲۴۴ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۲ میلیون و ۲۶۸ هزار و ۸۲۶ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۸ میلیون و ۴۴۸ هزار و ۷۰ دوز رسیده است.
ارسال به دوستان
پس از استقبال چین از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، هیأت روسیه نیز هفته گذشته خواستار پذیرش عضویت کامل ایران شد
حضور در ناتوی شرقی
گروه سیاسی: پس از استقبال چین از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، هیأت روسیه نیز هفته گذشته خواستار پذیرش عضویت ایران در این سازمان شد.
به گزارش «وطنامروز»، در جلسه چهارشنبه هفته گذشته شورای وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای (SCO) که در شهر دوشنبه تاجیکستان برگزار شد، نماینده هیأت روسیه با بیان اینکه توسعه اتحاد سازمان همکاری شانگهای ارتباط مستقیم با چشمانداز گسترش آن دارد، گفت: مسکو خواستار تایید پیشنهاد ایران برای عضویت در این سازمان است.
به نقل از منابعی در روسیه، مسکو معتقد است روند گسترش باید فزاینده باشد و تعادل بین کشورهای عضو، ناظران و شرکای گفتوگو را تضمین کند. این منابع افزودند: ما بر این باوریم از مدتها پیش زمان برای ارزیابی مثبت [پذیرفتن] درخواست عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای که از سال ۲۰۰۸ روی میز قرار دارد، فرارسیده است.
در حال حاضر با درخواست روسیه برای عضویت ایران و همچنین برنامه همکاری راهبردی 25ساله میان ایران و چین و موافقت این دو کشور به عنوان اعضای موسس پیمان شانگهای، امیدهای جدیدی برای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای به وجود آمده است. این درحالی است که «شی جین پینگ» رئیسجمهوری چین پیش از این از پیوستن کشورمان به این سازمان حمایت کرده است و حالا ۲ کشور دارای روابط راهبردی هستند و لازم است این موضوع به طور جدی دنبال شود. گفتنی است ایران از سال ۲۰۰۵ عضو ناظر این سازمان بوده و در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ برای عضویت کامل درخواست داده بود اما به خاطر تحریمهای سازمان ملل که در آن زمان اعمال شده بود این تلاشها به سرانجام نرسید.
* جایگاه سازمان شانگهای در محیط بینالملل
آوریل ۱۹۹۶ سران 5 کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان به دنبال اجلاس شانگهای موافقتنامهای را امضا کردند که در مناطق مرزی خود اعتمادسازی و از حمله یا درگیری در مناطق مرزی یکدیگر خودداری و از برگزاری رزمایشهای نظامی که تهدیدی علیه یکدیگر باشد، دوری کنند. حجم و گستردگی و تعداد دروس آموزش نظامی را کاهش دهند، یکدیگر را از عملیات نظامیای که قصد دارند تا عمق یکصد کیلومتری مرزهای مشترک به انجام برسانند قبلا آگاه کنند و بالاخره مناسبات دوستانه و همکاری بین نیروهای نظامی مستقر در ۲ سوی مرزها را تقویت کنند.
این توافقنامه که بعدها به نام گروه شانگهای 5 معروف شد، سال ۲۰۰۱ با تغییر نام و ساختار و با پذیرش ازبکستان به سازمان همکاری شانگهای معروف شد. اعلامیه تاسیس سازمان همکاری شانگهای ژوئن سال ۲۰۰۱ در شانگهای به امضای چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان رسید.
برخی اهداف این سازمان عبارتند از: ١- تقویت همکاری با محورهای امور سیاسی، اقتصادی، تجاری و نظامی 2- ضدیت با فعالیتهای غیرقانونی، مبارزه مشترک با تروریسم و ضد جداییطلبی و مهاجرتهای غیرقانونی 3- تامین امنیت منطقهای 4- مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا.
در جریان اجلاس سران در سال ۲۰۰۵ در آستانه قزاقستان، درباره پذیرش ایران، پاکستان و هند به عنوان اعضای ناظر توافق حاصل شد. سال ۲۰۱۷ هند و پاکستان به عضویت کامل این سازمان درآمدند اما به دلیل مخالفت تاجیکستان، وضعیت ایران همچنان در سطح عضو ناظر باقی ماند.
سال ۲۰۰۵ برای ایجاد منطقه مبارزه با مواد مخدر یک گروه ارتباطی ویژه بین سازمان و افغانستان به عنوان بزرگترین منبع تولید و توزیع این مواد در منطقه تشکیل شد که این امر یکی از اقدامات سازمان همکاری شانگهای جهت مقابله با پدیده قاچاق مواد مخدر است.
همچنین تشکیل 7 گروه ویژه و تخصصی از کارشناسان کشورهای عضو برای مطالعه درباره چگونگی دستیابی به فعالیتهای مشترک در بخش گمرک، حملونقل، انرژی، مخابرات و ارتباطات از دستاوردهای اجلاس سران در سال ۲۰۰۶ در شانگهای است. از همه مهمتر هدف نهایی همکاریهای اقتصادی بین اعضا که آزادسازی کامل تبادلات کالا، خدمات، پول، سرمایه و فناوری در میان کشورهای عضو اعلام شده، مورد تأیید سران قرار گرفته است.
چین و روسیه از مهمترین عناصر تشکیل، تداوم و بهرهوری سازمان همکاری شانگهای هستند و مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا از مهمترین اهداف این سازمان ذکر شده است. موضعگیریهای سیاسی شانگهای از جمله درخواست از آمریکا برای تعیین یک جدول زمانی جهت خروج نیروهایش از کشورهای عضو این سازمان در اجلاس سال ۲۰۰۵ سران در شهر آستانه قزاقستان و همچنین اقداماتی نظیر اجرای رزمایش نظامی ضدتروریسم در میان ارتشهای کشورهای عضو، موسوم به «ماموریت صلح» در سال ۲۰۰۷ باعث شده که در محیط بینالملل از این سازمان به عنوان «ناتوی آسیا» یا «ناتوی شرق» یاد شود. برای همه کشورهای منطقهای مرتبط با سازمان همکاری شانگهای، عضویت رسمی یک مساله مهم است اما افزودن بر تعداد اعضا در راستای افزایش قدرت و اقتدار این سازمان در راستای منافع کشورهای منطقه که خواستار نفوذ فزاینده غرب بویژه آمریکا نیستند از آن مهمتر است. اعضای سازمان با وسعت گرفتن آن و افزایش تعداد اعضا خواهند توانست از مزایای مکمل یکدیگر بهرهمند شوند.
* اهمیت عضویت کامل ایران در شانگهای
با توجه به اهداف سازمان همکاری شانگهای، پیمان مذکور با مطلوبیتهای استراتژیک ایران و دکترین نظامی ایران همخوانی دارد، چرا که ایران نیز همواره بر احترام به حق حاکمیت کشورها و تقویت همکاریهای اقتصادی، استراتژیک و امنیتی تأکید کرده، به مشارکت کشورهای منطقه در گسترش امنیت منطقهای اعتقاد دارد و مخالف سلطه و یکجانبهگرایی آمریکا در منطقه است. از زمان تاسیس این سازمان در سال ۲۰۰۱ میلادی، ایران همکاریهایش را با این گروه منطقهای که امروز وظایف بینالمللی نیز بر دوش دارد، در یک روند همافزایی ادامه داده است و بسیاری از کشورهای عضو رسمی سازمان بر این باورند عضویت ایران و افزودن بر شمار اعضای سازمان میتواند قدرت منطقهای و جهانی سازمان را بیش از پیش کند.
عضویت کامل ایران در این سازمان میتواند به معنای تکمیل یک جبهه جدید سیاسی- امنیتی در منطقه باشد و باعث گسترش حوزههای فعالیت سازمان شده و تمایل به بقا را در بین اعضا بیشتر گرداند. در عین حال موقعیت ژئوپلیتیک ایران که حلقه واسط بین آسیای مرکزی و اروپاست باعث شده کشورمان را مورد توجه این سازمان قرار دهد. این امر برای طرفین منافع زیادی دارد؛ به این خاطر که میتواند باعث بهوجودآمدن و تقویت یک کریدور شرق - غرب در کنار کریدور شمال- جنوب نیز شود. این مساله موقعیت ترانزیتی و درآمد حاصل از آن را برای ایران افزایش خواهد داد. همچنین ایران به دلیل داشتن منابع غنی انرژی و نفت و گاز طبیعتا یک مهره و وزنه مهم در سازمان همکاری شانگهای خواهد بود و همکاری بیشتر تهران با سازمان همکاری شانگهای و تقویت نقش ایران در «ابتکار یک کمربند-یک راه» چین به عنوان راه ابریشم نو برای همه طرفها سودمند خواهد بود و امنیت تامین انرژی در زنجیره کشورهای عضو را بیش از پیش تامین خواهد کرد.
در حال حاضر ایران و چین دارای روابط مشارکتی راهبردی هستند و بر اساس توافقات طرفین قول داده شده است که مفاد مربوط نیز اجرا شود و همکاریهای آنها در بخشهای اقتصادی و انرژی نه برای ایران، بلکه برای چین هم اهمیت دارد.
از دیدگاه کشورهای عضو شانگهای چشمانداز این سازمان، افزایش تدریجی قدرت این پیمان به یک قدرت برتر منطقهای بویژه در آسیای مرکزی و حتی خاورمیانه و کل آسیا است. در این صورت یکی از اهداف این سازمان که جلوگیری از نفوذ و برتریجویی آمریکا در منطقه است، برآورده خواهد شد که در راستای منافع ایران و برخی کشورهای منطقهای قرار دارد و عضویت کامل ایران در این سازمان خواهد توانست باعث رشد جایگاه کشورمان در نظام بینالملل نیز شود.
عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای یک فرصت دوطرفه خواهد بود که منجر به همافزایی طرفین در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حتی فرهنگی خواهد شد.
***
تأکید چین بر تقویت همکاری با ایران در دولت رئیسی
وزیر خارجه چین در تماس با همتای ایرانی خود ضمن قدردانی از همراهی ایران با این کشور در 8 سال گذشته، بر تقویت و تعمیق روابط با جمهوری اسلامی در دولت جدید تاکید کرد. «وانگ یی» وزیر خارجه چین در تماس تلفنی روز شنبه خود با «محمدجواد ظریف» گفت: چین آماده همکاری با ایران برای ادامه مخالفت با یکجانبهگرایی و رفتارهای قلدرمأبانه است. وی افزود: ۲ کشور برای حفاظت بهتر از منافع مشترک چین، ایران و سایر کشورهای در حال توسعه همکاری خواهند کرد. وزیر خارجه چین در ادامه اظهار داشت: چین به تقویت ارتباطات و همکاری با دولت جدید به ریاست ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور منتخب ایران ادامه خواهد داد. وانگ یی افزود: پکن ضمن تشکر از ایران برای حمایت از چین در موضوعات مرتبط با منافع اساسی این کشور، همچون همیشه از ایران در حفاظت از حاکمیت و عزت ملی و انتخاب راهی که متناسب با شرایط ملی آن است، حمایت خواهد کرد.
ارسال به دوستان
اعتراضات خوزستان یک بار دیگر ضرورت تغییر ریل مدیریت اجرایی کشور و تنظیم راهبردها برای توانمندسازی اقشار محروم را گوشزد کرد
بحران میراث روحانی
در کنار ناکارآمدی مدیریت، تفکر محرومستیز و حاشیهگریز حاکم بر دولت روحانی منجر به تشدید نارضایتیها شده است
نمایندگان خوزستان در مجلس درباره ماهیت سوءمدیریت در مسأله کمآبی استان ابراز نگرانی کردند؛ بوی فتنه میآید
ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) آبرسانی به ۴۷۱ روستای استان خوزستان را آغاز کرد
یونس مولایی: حوادث روزهای اخیر استان خوزستان و اعتراضات مردمی نسبت به شرایط دشواری که به علت کمبود آب به وجود آمده است به عنوان یکی از آخرین رخدادهای اجتماعی در عصر 8 ساله دولت روحانی واجد بررسی و اهمیت و در نهایت نتیجهگیری برای دولت سیزدهم است؛ حوادثی که هر چند اسیر روایتهای مختلفی شده و بار دیگر فضایی را برای جریانات معاند به وجود آورده تا با غلبه دادن حاشیه بر متن، بستری را برای مطامع سیاسی و ضدملیشان به وجود آورند. با این حال آنچه انکارناپذیر به نظر میآید، این واقعیت است که دوران زمامداری دولت روحانی در سالهای 92 تا 1400 با بیشترین اعتراضات در میان حاشیههای جغرافیایی و طبقات فرودست جامعه همراه بوده است. از همین رو دولت سیزدهم را باید علاوه بر بحرانهای اقتصادی، میراثدار مجموعهای از بحرانهای اجتماعی و امنیتی نیز دانست که بدون تدبیر لازم برای التیامبخشی به آنها امکان بهروزی و اصلاح را ندارد.
با این مقدمه مهمترین پرسش درباره این مشکلات این است: چرا طبقات فرودست و حاشیهنشینان پس از حوادث دهه70 و ۲ دهه بعد از دولت سازندگی بار دیگر در دولت روحانی تبدیل به نیروی اصلی اعتراضات و شورشهای خیابانی شدند؟ احتمالا پاسخ مطلوب دولت به این پرسش را پیشاپیش بتوان حدس زد؛ تشدید تحریمها و مضاعف شدن بحرانهای اقتصادی بیشترین ضربه را به معیشت و زندگی روزمره طبقات فرودست و حاشینهنشینان وارد کرد و آنها نیز در سایه چنین نارضایتی انباشتشدهای، خیابان را برای اعتراضات خود انتخاب کردند. این پاسخ هر چند به صورت کلی غلط و مردود نیست اما نادیده گرفتن بخش دیگری از واقعیت است؛ بخشی که هر چند دولت به آن علاقهای نداشته باشد اما انکارپذیر نیست، چرا که فارغ از تحریمهای اقتصادی و تاثیر آن روی معیشت عموم مردم، اساسا مدیریت روحانی و تفکر حاکم بر دولت، مولد اعتراضات اجتماعی میان فرودستان و حاشیهنشینان است.
* توسعهطلبی حاشیهستیز
معیار بررسی و تفکیکبندی دولتها را میتوان متاثر از انبوهی از متغیرهای خرد و کلان دانست، با این حال شاید در اختصاریترین شکل ممکن قضاوت پیرامون هر دولتی را بتوان در ۲ سطح مدیریت و گفتمان محدود کرد. ۲ متغیری که البته به شکل موازی روی همدیگر تاثیرگذارند. به بیان سادهتر بخشی از قضاوتمان پیرامون هر دولت به مدیریت آن دولت به معنای نوع مواجهه با فرصتها و تهدیدها و چگونگی توازنبخشی میان این دو بازمیگردد و بخش دیگری از قضاوتمان به نوع جهانبینی دولت و تفسیری که از شرایط خارجی دارد.
بر مبنای این تعریف هر چند مدیریت روحانی و مجموعه دولتمردان در دولتهای یازدهم و دوازدهم به اعتراف حتی حامیان دولت نمودی از یک مدیریت ضعیف و ناکارآمد بوده است اما تفکر حاکم بر دولت اساسا تفکر محرومستیز و حاشیهستیز بوده که لاجرم با سیاستهای تجویز شده برای کشورمان به تقویت نارضایتیها منتهی میشود.
خاستگاه سیاسی روحانی و نوع نگاه او به کشورداری از مدتها پیش از انتخابش به عنوان رئیس دولت یازدهم برای عموم نخبگان سیاسی روشن بود. روحانی هر چند در پوشش شعار تعامل با جهان سعی بر آن داشت ایدههای اقتصادی خود همانند آزادسازی حداکثری اقتصاد بدون داشتن پشتوانه رفاهی را بپوشاند اما از هر نظر افق خود را در تکرار دولت سازندگی جستوجو میکرد و حتی به رغم فاصله قریب به 20 ساله با دولت مذکور عمده مدیران خود را از تیم نزدیک به مرحوم رفسنجانی انتخاب کرد و از بدو آغاز به کار نیز اهتمام خود را بر آن گمارد تا نمونه برابر اصلی با سیاستهای تعدیل اقتصادی را در پیش بگیرد؛ سیاستهایی که نمود آن را میتوان در حوزه مسکن، آموزش و مجموعه تدابیر رفاهی مشاهده کرد. در همین راستا دولت در تمام 8 سال گذشته صراحتا اعلام کرده مسؤولیتی برای تامین مسکن ندارد و مردم باید در مصاف با تلاطمهای ویرانگر بازار خود گلیمشان را از آب بیرون بکشند. در حوزه آموزش نیز دولت بارها از ایدهآل خود یعنی آزادسازی آموزش و به حاشیه رفتن آموزش رایگان سخن گفته است. و در نهایت هر گونه تدابیر حمایتی از مردم فرودست را مساوی با توزیع فقر دانسته تا جایی که اگر مقاومت مجلس یازدهم نبود، در ماههای پایانی دولت نیز خبری از همین اندک حمایتهای دولتی از محرومان نبود.
مجموعه این مصادیق هر چند بارها به تنهایی مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته است اما جملگی نشان از یک اصل واحد دارد و آن هم چیزی نیست جز «توسعهطلبی حاشیهستیز». دولت روحانی اساسا مسیر توسعه را نه از توانمند کردن محرومان که در تضاد با زیست روزمره آنها جستوجو میکرده است و در این میان حتی اگر به سخنان رئیسجمهور در 8 سال گذشته نگاهی بیندازیم، با کمترین پرداخت به سوژههای محرومان مواجه میشویم.
* ادبیات دولتی مولد خشم و خشونت
احیای اعتراضات خیابانی از سوی فرودستان و حاشیهنشینان در این 8 سال (بویژه 2 سال اخیر) نشان از واکنش رادیکال بخشی از سرخوردگان وضعیت موجود که بزرگترین قربانیان سیاستهای دولت بودهاند دارد. در این میان فارغ از آنکه گرانی بنزین بهانه اعتراضات بوده یا بحران تامین آب و برق، میتوان رد سرخوردگی را در سیمای اعتراضات دید. کافی است تنها به نوع مواجهه و ادبیات دولت در برابر اعتراضات سالهای اخیر نگاهی اجمالی بیندازیم تا پی به این واقعیت ببریم که نه تنها اصل مشکلات فرودستان و حاشیهنشینان جایگاهی در اولویت دولتمردان نداشته؛ که آنها حتی اصل این نارضایتی را نیز همواره به سخره گرفتهاند. کلیدواژههایی همانند «صبح جمعه»، «خودت بمال»، «مسکن مزخرف مهر» و... در بازههای زمانی مختلف و از زبان دولتمردان در واکنش به اعتراضات عمومی ظهور و بروز پیدا کرده اما همگی نشان از بیمسؤولیتی و عدم به رسمیت شناختن مشکلات مردم دارد که در نهایت به خشم و خشونت منتهی میشود. مسالهای که در چند ماه اخیر همچنین در حاشیه بحران تامین آب و برق نیز خود را نشان داد، کاملا این ذهنیت را تقویت میکند.
* دولت سیزدهم بر لبه تیغ
اعتراضات مردمی روزهای اخیر در خوزستان هر چند درباره موضوع جدیدی نبوده و سالیان سال است ساکنان این استان با این بحران بزرگ دستوپنجه نرم میکنند اما نشان از خارج ماندن دغدغه این مردم از دایره اولویتها و سیاستگذاریهای دولت دارد. در این میان البته نمیتوان از تشدید بحران کمآبی و تبدیل آن از یک بحران مقطعی به بحرانی حیاتی چشمپوشی کرد اما حتی در این موقعیت نیز مدیریت دولتی به مضاعف شدن خشم و نارضایتی عمومی منتهی شده است. با تمام این اوصاف دولت سیزدهم در شرایطی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد که شکافهای اجتماعی زیادی ایجاد شده و نارضایتی در میان طبقات محروم و نقاط دور از مرکز در بالاترین سطح خود قرار دارد. در چنین فضایی ادامه رویه مدیریتی مرکزمحور به تشدید بحرانها منتهی میشود و متقابلا هر قدر دولت سیزدهم دغدغههای این بخش از جامعه را در اولویت قرار دهد، بدنه معترض را تبدیل به بدنه اجتماعی رو به تزاید خود خواهد کرد. سیمای بحرانزده خوزستان شاید نمایانترین تصویر از واقعیت نارضایتی در بخشی از جامعه باشد اما رد آن را میتوان در بحرانهای دیگر همچون مسکن، کار و... در دیگر نقاط کشور مشاهده کرد. تقاطع تهدید و فرصت در این لحظه میتواند به تشدید یا بهبود شرایط منتهی شود.
******
مدیرعامل بنیاد برکت از امضای تفاهمنامه آبرسانی به ۴۷۱ روستای استان خوزستان خبر داد
نهضت آبرسانی به خوزستان
طی یک ماه گذشته کمآبی در خوزستان روندی رو به رشد به خود گرفته و باعث شده هورالعظیم، کرخه و کارون با چالشهای جدی روبهرو شوند. تصاویر منتشرشده از خوزستان حکایت از آن دارد که کمآبی در این استان نهتنها کشاورزی و پرورش دامهای سنگین را با مخاطره روبهرو کرده، بلکه مردم نیز در تامین آب روزانه خود با مشکل رو به رو شدهاند.
در حالی که خوزستان در بحران کمآبی قرار گرفته است، از ستاد اجرایی فرمان امام خبر میرسد که در آینده نزدیک مشکل آب 471 روستا در 12 شهرستان در این استان حل خواهد شد. در سفر مدیرعامل بنیاد برکت به خوزستان، تفاهمنامه آبرسانی به ۴۷۱ روستای تنشزا در استان با اعتباری بالغ بر یکهزار و ۵۰۰ میلیارد ریال میان این بنیاد و آبفای خوزستان به امضا رسید و بر این اساس شهرستانهای شادگان، اهواز، دشت آزادگان، باوی، حمیدیه، باغملک، رامشیر، شوش، ماهشهر، هویزه، هندیجان و اندیمشک در آینده نزدیک مورد هدف آبرسانی قرار میگیرند.
در همین رابطه مدیرعامل بنیاد برکت گفت: براساس این تفاهمنامه و در مدت ۹ ماه، به ۴۷۱ روستای واقع در مناطق تنشزا و بحرانی ۱۳ شهرستان استان آبرسانی میشود.
امیرحسین مدنی ارزش این تفاهمنامه را یکهزار و ۵۰۰ میلیارد ریال عنوان کرد و افزود: تمرکز اصلی تفاهمنامه بر تأمین لوله آب است. ضمن اینکه تانکرهای مورد نیاز برای آبرسانی به مناطق دارای تنش آبی نیز از سوی بنیاد برکت تأمین خواهد شد. مدیرعامل بنیاد برکت خاطرنشان کرد: این تفاهم به نوعی بزرگترین تفاهمنامه مرتبط با پروژههای عمرانی در یک استان به شکل متمرکز در حوزه آبرسانی به شمار میرود. وی درباره دیگر اقدامات بنیاد برکت در حوزه آبرسانی در استان خوزستان اظهار داشت: بنیاد پیش از این نیز به میزان ۵۰۰ میلیارد ریال در حوزه آبرسانی در خوزستان سرمایهگذاری مستقیم کرده است. مدنی درباره جزئیات افتتاح پروژه آبرسانی به ۷۰ خانوار روستای چای عوفی در رامشیر نیز بیان کرد: این پروژه شامل ۷ کیلومتر خط انتقال و ۵ کیلومتر شبکه توزیع و تجهیزات الکترومکانیکال است و برای بهرهبرداری از آن ۳۵ میلیارد ریال اعتبار هزینه شده است. مدیرعامل بنیاد برکت با اشاره به نهضت آبرسانی این بنیاد در کشور گفت: تا پایان سال گذشته یکهزار و ۶۷۷ روستا تحت پوشش فعالیتهای آبرسانی بنیاد قرار داشتند که از این تعداد، یکهزار و ۱۱۵ روستا از آب آشامیدنی بهرهمند شدهاند.
وی ادامه داد: بنیاد برکت در سال جاری نیز ۵۰۰ روستای دیگر را به عنوان اهداف جدید آبرسانی در نظر گرفته بود که با امضای تفاهمنامه جدید و تحت پوشش قرار گرفتن ۴۷۱ روستای دیگر در استان خوزستان، مجموع روستاهای هدف آبرسانی بنیاد در سال جاری به ۹۷۱ روستا رسید.
* اختصاص ۵۵ میلیارد تومان برای حل مشکلات آبرسانی خوزستان
از سوی دیگر خبرهای امیدوارکنندهای در زمینه تسریع آبرسانی به مناطق بحرانی استان خوزستان به گوش میرسد. در این زمینه استاندار خوزستان از اختصاص مبلغ ۵۵ میلیارد تومان از منابع ستاد اجرایی فرمان امام برای حل مشکلات تنش آبی و آبرسانی در مناطق محروم و روستایی خوزستان و تهیه تانکر خبر داده است. قاسم دشتکی اظهار کرد: سال بسیار سختی از نظر تنش آبی و خشکسالی داشتیم و مردم هم بسیار از این بابت اذیت شدهاند و ناراحتی و گلایهمندی آنها بر حق است و ما هم باید به صورت شبانهروزی تلاش کنیم برای اینکه دغدغههای مردم را کاهش دهیم. استاندار خوزستان گفت: همه انرژی و تلاش ما بر این است که آلام مردم را کمتر کنیم. نظام هم در استان کار کرده و هیچ کس منکر تلاشها و خدمات نظام در استان نیست اما مشکلات زیاد است و کارهای باقیمانده و اقداماتی که نیاز به اصلاح دارد باید انجام شود.
دشتکی تصریح کرد: امام جمعه، علما، شیوخ، کارشناسان و اصحاب رسانه از وضعیت آب پشت سدها بازدید داشتند، آبی که برای ما قابل برنامهریزی باشد با احتساب ۲ میلیارد مترمکعب آب پاییزه حدود 7 میلیارد و ۸۰۰ میلیون مترمکعب محاسبه شده است. وی یادآور شد: با پیگیریهایی که از معاون اول رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، وزیر کشور، وزیر نیرو و وزیر جهاد کشاورزی داشتیم، قرار شد هیاتی در سطح معاونان وزرا و مقامات عالیرتبه کشور به استان سفر کنند و خروجی تصمیمات این هیات مورد پذیرش مجموعه دولت و مقامات کشور خواهد بود. استاندار خوزستان گفت: پس از مذاکره با نماینده ستاد اجرایی فرمان امام مقرر شد مبلغ ۵۵ میلیارد تومان برای حل مشکلات تنش آبی و آبرسانی در مناطق محروم و روستایی خوزستان و تهیه تانکر آبرسانی توسط ستاد اجرایی فرمان امام اختصاص یابد که ۵۰ درصد از این رقم طی روزهای آینده تخصیص خواهد یافت.
* افزایش خروجی سدهای دز و کرخه
هماکنون با توجه به شرایط ویژه استان خوزستان، مجلس شورای اسلامی نیز به میدان آمده تا هر چه زودتر مشکل کمآبی در خوزستان مرتفع شود. در این رابطه رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی از رهاسازی آب و افزایش خروجی سدهای کرخه و دز خبر داد. فریدون حسنوند، رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: میزان خروجی سد کرخه و سد دز برای پایین دست افزایش یافت و آب در حال رهاسازی است. وی گفت: این رهاسازی با پیگیری رئیس مجلس به وزارت نیرو ابلاغ شد و بر این اساس خروجی سد دز به ۱۴۰ مترمکعب و خروجی سد کرخه به ۱۶۰ مترمکعب رسید.
******
نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی مسأله کمآبی استان را ناشی از سوءمدیریت میدانند
بوی فتنه میآید
خوزستان به «بلا» عادت کرده است؛ روزی درگیر سیل و مشکلات فاضلاب است، روزی ریزگردها به آنجا حمله میکند و روزی کارگران این خطه درگیر بلای خصوصیسازی نابجا میشوند. آنطور که پیداست دیدن روزهای عادی برای مردم خوزستان آرزو شده است.
حالا بیآبی و خشکسالی در یکی از گرمترین تابستانهای چند سال اخیر، مردم شریف خوزستان را آزار میدهد. طبق اظهارات مسؤولان محلی این استان، هماکنون برای حدود 700 روستا با تانکر آبرسانی میشود. البته این موضوع در کنار قطعیهای مکرر آب در تمام مناطق این استان است. قطعیهای آب به گونهای است که در روزهای گذشته در مرکز استان خوزستان یعنی اهواز هم مردم چند ساعت بیشتر دسترسی به آب نداشتند.
بررسیها نشان میدهد فارغ از هر گونه اتفاق طبیعی در این استان، دلیل اصلی تنشهای آبی اخیر عدم مدیریت آب است.
در سالهای اخیر ۲ سد در ورودی این استان یعنی کرخه و دز وظیفه تامین آب شرب و کشاورزی خوزستان را بر عهده داشتند. در پی بارندگیهای شدید سال 98 هر دوی این سدها پر از آب شدند به طوری که حتی ناترازی ورودی و خروجی آنها مسؤولان را مجاب به باز کردن دریچههای سد کرد که باعث سیل کوتاهمدت در این استان شد. مسؤولان محلی در این منطقه پیشبینی میکردند این اتفاق سال 99 هم تکرار شود، به همین دلیل از آذرماه اقدام به آزادسازی آب سدها کردند اما دیری نپایید متوجه شدند ماههای پایانی سال 99 و سال 1400 دیگر خبری از باران نیست اما برای فهم این موضوع خیلی دیر شده بود و دریچه سدها برای استقبال از بارانی که پیشبینی میکردند رخ دهد، باز شده بود. یکی از نکات قابل توجه درباره خوزستان موقعیت جغرافیایی آن است به طوری که این استان در پاییندست منطقه جغرافیایی خود واقع و همین موضوع باعث شده تاثیرات خشکسالی و ترسالی در آن محسوستر دیده شود.
رودخانههای کرخه و کارون هم به این استان از استانهای دیگر راهی میشوند و از این رو ممکن است در این مسیر اساسا آبی به خوزستان نرسد.
* زمستان سیل، تابستان خشکسالی
شرایط خوزستان و بیمدیریتی مسؤولان بهگونهای شده است که این استان به صورت متناوب در برخی سالها درگیر سیل و در برخی مواقع درگیر خشکسالی است. این موضوع نشاندهنده بیمدیریتی واضح در این استان است.
آیتالله عباس کعبی، نماینده خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در این باره عنوان کرد: از نظر بنده مدیریت عادلانه توزیع آب و حکمرانی آب در کنار مشکل برق و دیگر مشکلات حیاتی، یکی از چالشهای به جا مانده برای دولت آینده است که ناشی از سوءتدبیر و مدیریت این دولت بویژه وزارت نیرو است.
وی افزود: وزارت نیرو مقصر است و باید پاسخگو باشد چون در فصل زمستان که ترسالی است خوزستان سیل میآید و مجبور میشوند آب سدها را رها کنند و در تابستان که تنشآبی است، شاهد این فاجعه محیطزیستی میشویم.
کعبی گفت: بنده چند روز گذشته از قوه قضائیه درخواست کردم هیاتی تحت عنوان احقاق حقوق عامه فرستاده شود که خوشبختانه قوه قضائیه سریعا برای بررسی مشکل آب خوزستان اقدام کرد و هیأتی نیز اعزام شد.
وی افزود: دولت از همه استانها خواسته تا بر اساس تنش آبی میزان نیاز به آبشان را اعلام کنند و خوزستان اعلام کرده یک میلیارد و 250 میلیون مترمکعب برای بخشهای مختلف صنعتی، کشاورزی، دامداری و آب شرب نیازمند است.
نماینده خوزستان در مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد: خوزستان با وجود رودخانههای کارون، مارون، زهره، کرخه، نیسان و... دچار کمبود آب است و جالب اینجاست که هیات دولت هم قبول کرد که خوزستان کمبود آب دارد.
وی افزود: به همین دلیل آنها باید بالادست و پاییندست کرخه را مدیریت میکردند تا این اتفاقات رقم نخورد.
* گاومیشهای تشنه حمیدیه
در روزهای اخیر انتشار تصاویری از گاومیشهای تشنه تالاب هورالعظیم در فضای مجازی موجب بروز واکنشهایی از سوی مردم و مسؤولان شد که از جمله آنها میتوان به رهاسازی ۱۰۰ میلیمتر در ثانیه آب از سد کرخه به سمت پاییندست اشاره کرد. گاومیش اگر خنک نشود بیمار میشود و از بین میرود، البته به گفته قاسم تقیزادهخامسی، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا بخشی از آنچه این روزها در تالابها مشاهده و با عنوان مرگومیر ماهیان منتشر میشود به دلیل عدم تامین حقابه رودخانه کرخه است.
همچنین حسین رفیع کارشناس آب گفت: بیشتر تالابهای ایران در آخرین نقطه حوضه آبریز قرار دارند و به همین علت وقتی در بالادست اتفاقات مختلفی در جریان آب به وجود میآوریم، در انتهاییترین نقطه که تالاب است، تاثیرات آن را میبینیم. در واقع ساخت سد، اجرای پروژههای انتقال آب، برداشتهای بیرویه آب در مسیر منتهی به تالاب و نوع کشت نامناسب در طول مسیر جریان آبی حوضه آبریز بر وضعیت تالاب تاثیر میگذارد.
همچنین مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: اگرچه آب به میزان کافی و مورد نظر به دست دامداران نمیرسد اما آب ارسالی به دامداران تا حدودی جوابگوی نیاز آنهاست. جواد ابراهیمی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه حدود ۹۰ درصد دامداریها در خوزستان به صورت سنتی فعالیت میکنند، اظهار کرد: وسعت خوزستان بسیار زیاد است و در غرب استان از هور تا جفیر، هویزه، شوش، رفیع و دیگر مناطق پراکندگی دامداریها بسیار بالاست.
وی افزود: با توجه به پراکندگی و وسعت زیاد دامداریها در استان نمیتوان آمار دقیق خسارات و تلفات وارده به دامداریها بر اثر بحران آب را برآورد کرد اما به دامداران اعلام شده با مراجعه به سازمان جهاد کشاورزی و تشکیل پرونده نسبت به اعلام و برآورد خسارت خود اقدام کنند.
مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان درباره اقدامات این اتحادیه گفت: با همکاری سازمان جهاد کشاورزی خوزستان در کنار رودخانههایی که خشک شدهاند، تعدادی استخر در هورالعظیم، حمیدیه و دشت آزادگان برای گاومیشها ایجاد میشود تا زمانی که سطح آب رودخانهها کاهش مییابد، آب به صورت ذخیره در آن استخرها وجود داشته باشد و برای مدتی پاسخگوی نیاز آنها باشد.
ابراهیمی ادامه داد: با باز شدن دریچه سدهای دز و کرخه و جاری شدن مجدد آب در رودخانههای این مناطق، آب به طرف این استخرها هدایت میشود تا بتوان تا حدودی مشکلات آبی دامداران این مناطق را برطرف کرد و این استخرها به عنوان یک منبع ذخیره برای مدتی باقی بمانند.
وی با بیان اینکه روزانه برای حوزه حمیدیه حدود ۲۰ تا ۳۰ دستگاه تانکر آب ارسال میشود، گفت: خوشبختانه با ورود سپاه و بسیج به موضوع بحران کمآبی، تعدادی تانکر آب در اختیار ما قرار گرفته است و آب برای روستاها و دامداریهایی که آب ندارند، ارسال میشود.
مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: اگرچه آب به میزان کافی و مورد نظر به دست دامداران نمیرسد اما آب ارسالی به دامداران تا حدودی جوابگوی نیاز آنهاست.
اختصاص ۵۵ میلیارد تومان برای حل مشکلات آبرسانی خوزستان از اعتبارات ستاد اجرایی فرمان حضرت امام
استاندار خوزستان گفت: طی مذاکره با نماینده ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) مقرر شد مبلغ ۵۵ میلیارد تومان برای حل مشکلات تنش آبی و آبرسانی در مناطق محروم و روستایی خوزستان و تهیه تانکر آبرسانی توسط این ستاد اختصاص یابد. قاسم دشتکی در جلسه هماهنگی دهه ولایت که در بیت امام جمعه برگزار شد، اظهار کرد: سال بسیار سختی از نظر تنش آبی و خشکسالی داشتیم و مردم هم بسیار از این بابت اذیت شدهاند و ناراحتی و گلایهمندی آنها بحق است و ما هم باید به صورت شبانهروزی تلاش کنیم تا دغدغههای مردم را کاهش دهیم. دشتکی بیان کرد: در برخی مناطق استان آبرسانی از طریق تانکر انجام میشود که از مدیر مربوط خواستم رقم مورد نیاز برای این کار را اعلام کند. بر اساس اعلام وی، حدود ۳ میلیارد تومان برای این بخش اختصاص دادیم و تاکید کردم هر میزان بیش از این مورد نیاز است حتما تامین میکنیم تا هیچگونه مشکلی در این بخش نداشته باشیم. وی تاکید کرد: همچنین ۱۷۰ میلیارد تومان از مناطق محروم، ۱۰۷میلیارد تومان نیز از محل تنش آبی و یک نوبت دیگر هم ۷۵ میلیارد تومان از تنش آبی به آبفا اختصاص دادند و از فرمانداران خواستیم بخش آب را در اولویت خود قرار دهند و پروژههایی را که با مبلغ حدود ۱۰میلیارد تومان به سرانجام میرسند اجرایی کنند.
استاندار خوزستان گفت: در پایان این نشست نیز پس از مذاکره با نماینده ستاد اجرایی فرمان حضرت امام مقرر شد مبلغ ۵۵ میلیارد تومان برای حل مشکلات تنش آبی و آبرسانی در مناطق محروم و روستایی خوزستان و تهیه تانکر آبرسانی توسط ستاد اجرایی فرمان حضرت امام اختصاص یابد که ۵۰ درصد از این رقم طی روزهای آینده تخصیص خواهد یافت.
* خروجی سدهای دز و کرخه افزایش یافت
در همین حال رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی از رهاسازی آب و افزایش خروجی سدهای کرخه و دز خبر داد. فریدون حسنوند در گفتوگو با فارس اظهار کرد: میزان خروجی سد کرخه و سد دز برای پاییندست افزایش یافت و آب در حال رهاسازی است. وی گفت: این رهاسازی با پیگیری رئیس مجلس به وزارت نیرو ابلاغ شد و بر این اساس، خروجی سد دز به ۱۴۰ مترمکعب و خروجی سد کرخه به ۱۶۰ مترمکعب رسید.
***
مجلس پیگیر حل بحران خوزستان
«بیآبی در خوزستان» یکی از محورهای اصلی موضوعات بیستوششمین جلسه علنی مجلس یازدهم به ریاست محمدباقر قالیباف بود؛ جلسهای که دیروز با حضور 212 نفر از نمایندگان برگزار شد. رئیس قوه مقننه در این باره تصریح کرد: بحران کمبود آب خوزستان و گلایهها و شکایتهای بحق مردم شریف آن استان، موضوع مهم دیگری بود که برای رسیدگی به آن رئیس محترم کمیسیون انرژی ماموریت یافتند با نظارت میدانی از نزدیک ابعاد مسأله را بررسی کرده و موضوع را پیگیری کنند. با همت نمایندگان محترم استان خوزستان و اعضای محترم کمیسیون انرژی، موضوعاتی مثل افزایش ظرفیت خروجی سدهای کرخه و دز، تامین آب پاییندست در دشت آزادگان، مشکلات دامداران و کشاورزان، تامین مالی فوری فعالیتهای مرتبط با تامین آب شرب و آب مورد نیاز برای دام و همچنین پرداخت خسارتهای کشاورزان که پیش از این مورد تصویب قرار گرفته بود، به عنوان مهمترین اقدامات نظارتی مجلس، مورد بررسی و پیگیری قرار گرفته که با همراهی و جدیت مدیران اجرایی کشور و استان منجر به نتایج موثری در کمتر شدن مشکلات مردم شد. وی گفت: امیدواریم با ادامه اقدامات مشکل مردم به طور کامل رفع شود. همچنین لازم به ذکر است پیگیری فوری رئیس محترم دستگاه قضا برای حل مشکلات آب در استان خوزستان و رفع دغدغههای مردم از اقدامات مثبت و ارزشمند روزهای اخیر بود که نقش قابل توجهی در افزایش هماهنگیها و بسیج ظرفیتهای هر ۳ قوه برای حل مشکلات مردم داشت.
***
نماینده شادگان: به داد خوزستان برسید
حجتالاسلام مجید ناصرینژاد، عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی گفت: باید رئیس دولت در مجلس به خوزستان و مردم کشور جواب بدهد که چرا این بلاها سر کشور آمده است؟ این چه مدیریتی است که من نماینده باید جواب دهم؟ وضع مردم در خوزستان به هم ریخته، دامشان تلف شده و زندگیشان از بین رفته و همه چیزشان نابود شده است؛ چه کسی باید به وضعیت مردم رسیدگی کند؟ وی با بیان اینکه روحانی و جهانگیری باید جوابگوی این وضعیت باشند، افزود: باید هیاترئیسه مجلس جلسهای فوری برای خوزستان برگزار کند تا همه مسؤولان اجرایی در مجلس پاسخگو باشند؛ قضیه شوخیبردار نیست. ناصرینژاد به گزارش کمیسیون انرژی درباره خاموشیها اشاره و اظهار کرد: یکی از علل اصلی خاموشیها کمآبی است، منتها همواره گزارشی تهیه میشود که فایدهای نداشته و وضع بدتر شده است. نخلستانهای ما در شادگان، آبادان، خرمشهر، اهواز، دشت آزادگان، شوش و همه شهرستانهای خوزستان در حال نابودی است. باید یک جایی این قصه پرغصه خوزستان خاتمه پیدا کند. وی خاطرنشان کرد: ما خاضعانه از همه مسؤولان کشور بویژه نمایندگان مجلس درخواست میکنیم به داد خوزستان و مردم برسید و ببینید ما چه میکشیم. ما در منطقهای زندگی میکنیم که یکسوم آب کشور را دارد اما بیآب هستیم؛ وضعیت نگرانکننده است. دشمن پشت سر هم در خوزستان توطئه میچیند و به دنبال اغتشاش است، البته که مردم خوزستان متدین و انقلابی و عاشق و مدافع ولایت هستند؛ مسؤولان به داد ما برسند.
***
خوزستان گرفتار دولتی بیتدبیر و ناامید شده است
سیدمحمد مولوی، نماینده مردم آبادان دیروز در صحن علنی مجلس اظهار کرد: خدا شما را نمیبخشد، چرا که مردم را آزرده کردید؛ تا جایی که شک کردند و بوی فتنه را احساس کردند. وی افزود: خوزستان فرزند دلیر ایران، جانباز انقلاب، مرزداری وفادار و مصداق عزت، شرف و غیرت است. نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی گفت: خوزستان همان استانی است که امام راحل فرمودند خوزستان دین خود را به اسلام ادا کرد. دولتها برای ما خوزستانیها به جای خاطرهساز بیشتر خطرساز بودند و به جای آنکه مشکلاتمان را برطرف کنند، بر دردهایمان افزودند. وی ادامه داد: اینک گرفتار دولتی بیتدبیر و ناامید هستیم که هر دو چشم خود را بر خوزستان بسته و نمک بر زخمهایمان پاشیده است. مولوی تصریح کرد: روحانی مصداق دقیقی از بیعهدی و بیمسؤولیتی نسبت به خوزستان است و باید از روزی بترسد که آه مادران دل شکسته و مردم روستاهای خسارت دیده خوزستانی دامانش را میگیرد و محیط زندگیاش را همانند محیطزیست خوزستان تباه خواهد کرد. وی بیان کرد: آه مظلومیت نخلهای زنده بهگور شده و اشک عشایر زجر کشیده خوزستان کابوس زندگیاش خواهد شد. مولوی بیان کرد: آقای به اصطلاح حقوقدان! از بیتوجهیات سیل و گرد و غبار میهمان خانههایمان و بیکاری و رکود شاخصهای زندگیمان و بیآبی و خشکی قاب تصویر طبیعتمان شد اما هیچگاه آرایش چهرهات را فراموش نکردی، چرا که خوزستان برایت معنا نداشت. وی اذعان کرد: ما مردم خوزستان به احترام نظام مقدس کشورمان شرافت را مراعات کردیم و حرمت را نگاه داشتیم
ارسال به دوستان
با ابلاغ رسمی استانداری تهران به اتاق اصناف قیمت انواع نان افزایش یافت
گرانی به نان رسید
افزایش قیمت رسمی انواع نان بین 200 تا 1200 تومان
گروه اقتصادی: با توجه به اهمیت نان در سبد خانوار هر ایرانی، قیمت کارشناسی این کالا بر اساس آنالیز هزینههای تولید توسط سازمان حمایت به ستاد تنظیم بازار اعلام میشود و ستاد تنظیم بازار نیز قیمت نهایی را به استانداری ارسال و در نهایت نیز استانداری مجوز افزایش قیمت نان و ابلاغ افزایش قیمت را به ستاد تنظیم بازار میدهد.
اینکه نان نقش بسزایی در سبد خانوار ایرانیان دارد بر کسی پوشیده نیست، لذا جلوگیری از افزایش قیمت این کالا از سوی دولت هم قابل درک است اما جلوگیری از افزایش قیمت نان بدون توجه به افزایش هزینههای بخش تولید نیز امکانپذیر نیست. بنابراین سیاست دولت در جهت جلوگیری از افزایش قیمت نان بدون در نظر گرفتن وضعیت تولیدکنندگان و حمایت از آنها منجر به نتیجه عکس یعنی افزایش خودسرانه قیمتها شده است. در واقع به دلیل عدم توجه مسؤولان به مقوله قیمتگذاری نان به صورت سالانه یا حداقل ۲ سال یکبار متناسب با نرخ تورم، نه تنها تثبیت قیمت نان رخ نداده، بلکه و هرج و مرج بر قیمت نان حاکم شده است و بر اثر این آشفتگی هم تولیدکننده و هم مصرفکننده ناراضی هستند. در ۲ سال اخیر نیز نانوایان گلایه داشتند هزینههای آنها بشدت افزایش پیدا کرد و به صرف تثبیت نرخ مهمترین نهاده تولید آنها یعنی آرد، نمیتوان انتظار داشت قیمت نان ثابت بماند اما رای منفی مسؤولان دولتی در شورای آرد و نان باعث میشد تعدیل قیمت رسمی نان به تاخیر افتد، هر چند در این مدت با واکنشهای برخی نانوایان به این نرخها مواجه بودیم و اقداماتی نظیر کاهش نامحسوس وزن چانه نان، افزایش قیمت در قالب نانهای حاوی کنجد و سبزی خشک و... در عمل به عنوان راهکار دور زدن قیمتها مورد توجه قرار میگرفت. در این باره بیژن نوروزمقدم، رئیس اتحادیه نانوایان سنتی اواخر اردیبهشت به بروز پدیده چندقیمتی در نانواییها اشاره کرده و گفته بود: در حالحاضر قیمت نان چندنرخی است. شرایط طوری است که اکثر نانواییها به صورت غیررسمی افزایش قیمت نان را اعمال کردهاند و هر نانوایی بر اساس آنالیز هزینههای خود، قیمتی را برای نان تعیین کرده است. طی 8 سال اخیر تعیین رسمی نرخ نان یکبار در سال 93 و یکبار نیز در سال 98 انجام شده است، یعنی برای قیمتگذاری رسمی نان، نانوایان در فاصله سالهای 93 تا 98 به مدت 5 سال انتظار کشیدند و اکنون نیز از آخرین قیمتگذاری رسمی نان که آبانماه 98 اتفاق افتاد، بیش از یک و نیم سال گذشته است. از اواخر سال گذشته برخی نانواییها بدون مجوز اقدام به افزایش قیمت نان به این بهانه که آزادپز هستند کردند و این در حالی است که از سال 98 نانواییها آرد را به ۲ شیوه یارانهای و نیمهیارانهای تحویل میگیرند. امسال نیز روند افزایش قیمت نان ادامه داشت به طوری که نانواییهای بیشتری اقدام به افزایش خودسرانه قیمت نان کردهاند. خردادماه بود که رئیس اتحادیه نانوایان سنتی تهران گفت: از تیرماه سال 1399 با توجه به افزایش هزینههای تولید و افزایش نرخ تورم، درخواست افزایش قیمت نان به ستاد تنظیم بازار داده شد اما به رغم درخواستهای مکرر تاکنون با این درخواست موافقت نشده است. نوروزمقدم همچنین گفته بود: با توجه به فشار اقتصادی و افزایش هزینهها، امکان عرضه نان برای نانوایان به نرخ مصوب سال 98 امکانپذیر نیست و بر این اساس اکثر نانواییها به صورت غیررسمی افزایش قیمت نان را اعمال کردهاند و شرایط به گونهای است که هر نانوایی بر اساس آنالیز هزینههای خود قیمتی را برای نان تعیین کرده است. در ماههای گذشته نیز اخباری مبنی بر افزایش قیمت نان به گوش میرسید که هر بار به نحوی به سرانجام نمیرسید. در همین باره صدیف بیکزاده - مدیرکل دفتر امور بازرگانی وزارت صمت- درباره افزایش قیمت نان گفته بود: از آنجا که مسؤول دبیرخانه ساماندهی گندم، آرد و نان شرکت بازرگانی دولتی ایران است، اگر این شرکت افزایش قیمت نان را اعلام کرده، احتمالا این موضوع در برنامه آنها وجود داشته باشد اما هنوز چنین موضوعی به وزارت صمت اعلام نشده است. اگر قرار باشد قیمت نان افزایش یابد، باید رسما در کارگروه ساماندهی گندم، آرد و نان کشور مصوب شده و توسط استانداران ابلاغ شود و تا زمانی که این مساله ابلاغ نشده، افزایش قیمت از طرف واحدهای صنفی خلاف مقررات است. در ادامه ناهماهنگیها میان دستگاههای اجرایی، روز گذشته ساعاتی پیش از ابلاغ قیمت جدید انواع نان توسط استانداری تهران، قائممقام و معاون بازرگانی داخلی شرکت بازرگانی دولتی ایران در گفتوگو با تسنیم در واکنش به اخباری درباره افزایش 50 درصدی قیمت نان اظهار کرد: ما هیچ اطلاعی درباره افزایش قیمت نان نداریم. حسن حنان افزود: این موضوع از وظایف ستاد تنظیم بازار است و باید در آنجا بررسی و مصوب شود و شرکت بازرگانی دولتی ایران هیچ مصوبهای برای افزایش قیمت نان ندارد. معاون شرکت بازرگانی دولتی ایران در واکنش به اینکه گفته میشد شرکت نامهای به استانداریها زده و موضوع افزایش قیمت نان را ابلاغ کرده است، گفت: ما هیچ نامهای به استانداریها درباره افزایش قیمت نان نزدهایم و خود استانداریها هستند که (بعد از مصوبه تنظیم بازار) میتوانند قیمت نان را در استان خود تعیین و اعلام کنند. اما دقیقا ساعاتی پس از انتشار این خبر بود که استانداری تهران قیمتهای جدید انواع نان را به اتاق اصناف ابلاغ کرد.
ارسال به دوستان
یورش نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی و دور جدید تنش و درگیری در بیتالمقدس
افسارگسیختگی صهیونیستها
گروه بینالملل: بامداد دیروز نظامیان صهیونیست با یورش به نمازگزاران فلسطینی در مسجدالاقصی دور جدیدی از تنش و درگیری در بیتالمقدس را پدید آوردند. این حمله با هدف مقابله با تحصن فلسطینیان و همچنین زمینهسازی برای تعرض شهرکنشینان افراطی به ساحت مسجدالاقصی انجام شد. این وضعیت در حالی است که نخستوزیر تازهکار صهیونیستها نیز خواستار تشدید برخوردها با فلسطینیهای ساکن قدس شده است. در مقابل مقاومت فلسطین با هشدار نسبت به این اقدام اعلام کرده است در برابر اقدامات تروریستی صهیونیستها سکوت نخواهد کرد.
* یورش نظامیان رژیم اشغالگر قدس به مسجدالاقصی
به گزارش «وطنامروز»، اوضاع در مسجدالاقصی و بیتالمقدس بار دیگر متشنج شده و این بار نظامیان صهیونیست با یورش به نمازگزاران فلسطینی و شلیک گاز اشکآور به داخل مصلای «القبلی» در داخل این مسجد، اقدام به سرکوب نمازگزاران فلسطینی کردند که طی آن شماری زخمی شدند. منابع رسانهای گزارش دادند نظامیان اشغالگر صهیونیست به نمازگزاران محاصره شده در داخل مسجدالاقصی گلوله مشقی شلیک کردهاند و در مقابل نمازگزاران فلسطینی حاضر در صحنهای مسجدالاقصی نیز شعار اللهاکبر و حمایت از مسجدالاقصی سر دادند. بنا به گزارش خبرگزاری فلسطینی صفا، نظامیان صهیونیست، نمازگزاران فلسطینی و حاضران در مسجدالاقصی را وادار به تخلیه این مسجد مقدس کردند تا زمینه را برای ورود غیرقانونی شهرکنشینان صهیونیست به مسجدالاقصی (در صبح یکشنبه) فراهم کنند. ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که در آن نظامیان صهیونیست به طرز وحشیانهای ۲ جوان فلسطینی را در قدس اشغالی بعد از ضرب و جرح بازداشت میکنند. همچنین تصاویری از حمله نظامیان صهیونیست به جمعی از زنان در محوطه مسجدالاقصی منتشر شده است. روزنامه یدیعوت آحارانوت نوشت به دنبال فراخوان حماس در روزهای اخیر برای جلب توجهها پیرامون مساله حمله صهیونیستها به مسجدالاقصی، به نظر میرسد پلیس رژیم صهیونیستی در تلاش است به سرعت اوضاع را قبل از متشنج شدن، کنترل کند. نظامیان رژیم صهیونیستی شنبهشب نیز به جوانانی که در نزدیکی باب العامود واقع در قدس اشغالی سعی داشتند با راهپیمایی تحریکآمیز شهرکنشینان مقابله کنند، حمله کردند. شاهدان عینی گفتند نیروهای اشغالگر شماری از جوانان فلسطینی را هدف ضرب و جرح قرار داده و تعدادی از آنها را بازداشت و برخی را نیز با زور وادار به ترک بابالعامود کردند. نظامیان صهیونیست همچنین مناطق «بابالعامود»، «باب الساهره» و «المصراره» را به منظور فراهم کردن زمینه یورش شهرکنشینان صهیونیست بستند. بر اساس گزارش رسانههای فلسطینی، نظامیان صهیونیست در شهرکهای قدیمی در قدس به طور گسترده مستقر شدند. بیش از 500 شهرکنشین صهیونیست تحت تدابیر شدید امنیتی و با حمایت نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی یورش بردند.
وزارت اوقاف فلسطین اعلام کرد از ساعت 7 و نیم صبح یکشنبه (به وقت محلی) ۵۰۰ شهرکنشین با حمایت پلیس رژیم صهیونیستی وارد صحنهای مسجدالاقصی شدند، البته منابع محلی این تعداد را ۹۰۰ نفر اعلام کردهاند. «عمر الکسوانی» مدیر مسجدالاقصی به خبرگزاری شهاب گفت: یورش نظامیان و شهرکنشینان فقط برای انجام آیینهای تلمودی نیست، بلکه هدف از آن تسلط سیاسی بر مسجدالاقصی توسط رژیم صهیونیستی است.
از سوی دیگر فعالان فلسطینی خواستار حضور گسترده فلسطینیان در مسجدالاقصی به منظور مقابله با شهرکنشینان شدند.
* استقبال از فراخوان حماس، بهانه صهیونیستها برای سرکوب
رسانههای رژیم صهیونیستی دیروز گزارش دادند دهها نفر از فلسطینیان ساکن قدس اشغالی برای ادای نماز صبح از شامگاه شنبه وارد مسجدالاقصی شدند. مرکز رسانهای «کان» گزارش داد فلسطینیان تلاش کردهاند مانع رسیدن صهیونیستها به این مکان مقدس شوند. از شنبه دهها فلسطینی در حمایت از فراخوان جنبش حماس در صحنهای مسجدالاقصی تحصن کردهاند و در این بین درگیریهایی بین نظامیان صهیونیست و جوانان فلسطینی رخ داده است. شبکه ماهوارهای «الاقصی» گزارش داد فلسطینیان «دیر حنا» واقع در منطقه «الجلیل» (شمال فلسطین اشغالی) برای حمایت از مسجدالاقصی حرکت کردهاند. در همین حال شیخ عکرمه صبری، خطیب مسجدالاقصی درباره اقدامات یهودیسازی مسجدالاقصی توسط صهیونیستها هشدار داد و گفت: «اشغالگران تلاش دارند سیطره خود را بر مسجدالاقصی و همه مناطق اطراف آن تحمیل کنند». او به اشغالگران توصیه کرد از نبرد اخیر «سیف القدس» عبرت بگیرد.
* دستور بنت برای حمله شهرکنشینان به مسجدالاقصی
در حالی که وضعیت مسجدالاقصی به لحاظ امنیتی متشنج است، نخستوزیر رژیم صهیونیستی خواستار ادامه تعرض و خشونت شهرکنشینان صهیونیست به مسجدالاقصی شد. خبرگزاری فلسطینی سما با اعلام این خبر نوشت دفتر نفتالی بنت در بیانیهای اعلام کرد وی در جلسهای با وزیر امنیت داخلی و کمیسر پلیس این رژیم اوضاع قدس را بررسی کرده است. در این بیانیه آمده بود نفتالی بنت پس از این جلسه دستور داده است تعرض شهرکنشینان صهیونیست به مسجدالاقصی به شکل منظم ادامه داشته باشد. این در حالی است که گروههای مقاومت فلسطینی به نظامیان رژیم صهیونیستی و شهرکنشینان نسبت به هرگونه تعرض مجدد به مسجدالاقصی هشدار دادهاند. گروههای مقاومت اعلام کردهاند مانند نبرد شمشیر قدس، از این پس نیز ندای مقدسات را برای هدف قرار دادن مواضع تلآویو، لبیک خواهند گفت.
* واکنش مقاومت فلسطین به تحولات مسجدالاقصی
بر اساس گزارش خبرگزاری شهاب، «محمد حماده» سخنگوی حماس گفت: رژیم صهیونیستی با رها کردن افسار شهرکنشینان در مسجدالاقصی، ناتوانی خود را نشان میدهد. این رژیم باید بداند ملت فلسطین آماده مقابله است. سخنگوی حماس در ادامه از فلسطینیها خواست خود را به قدس و مسجدالاقصی برسانند و فرصت تکروی را از رژیم صهیونیستی بگیرند. جهاد اسلامی هم اعلام کرد: آنچه امروز در مسجدالاقصی در حال رخ دادن است، تروریسم و تجاوزی است که تمام مسلمانان و عربها را هدف گرفته است. زمانی که دشمن صهیونیستی نیتهای خصمانه خود را در قبال مقدسترین مقدسات علنی میکند، برخی کشورها بر عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی اصرار دارند. این جنبش فلسطینی نیز به فلسطینیها برای حضور در مسجدالاقصی به منظور دفاع از این مکان شریف فراخوان داد. جنبش «المجاهدین» فلسطین هم اتفاقات مسجدالاقصی را جنایتی صهیونیستی خواند و رژیم صهیونیستی را مسؤول نتایج آن خواند. این جنبش اعلام کرد: شمشیری که مقاومت در دفاع از حقوق ملت فلسطین و مقدسات آن بیرون کشیده، غلاف نمیشود و نبرد دفاع از مقدسات همچنان ادامه دارد.
ارسال به دوستان
لکنت مرکل از ویرانی سیل
مرکل: وضعیت تکاندهنده است
زبان آلمانی کلماتی برای بیان ویرانی ایجادشده ندارد
با گذشت 4 روز از وقوع سیل مهیب در آلمان و چند کشور دیگر اروپایی، منابع رسانهای به نقل از مقامهای پلیس از افزایش تلفات سیل در کشورهای اروپایی به ۱۸۳ کشته خبر دادند. خبرگزاری فرانسه در خبری به نقل از منابع پلیس گزارش داد شمار تلفات سیل در آلمان به ۱۵۶ نفر رسید و شمار مفقودان نیز همچنان حدود 1300 نفر گزارش شده است. جاری شدن سیل در شهر سینزیگ آلمان باعث آبگرفتگی ساختمان محل نگهداری معلولان و جان باختن ۱۲ نفر از معلولانی شد که در این مرکز نگهداری میشدند. در این میان رسانهها خبر دادند «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان دیروز از مناطقی که سیل اخیر آنها را ویران کرده است، بازدید کرد. مرکل پیش از وقوع سیل به منظور دیدار با جو بایدن به آمریکا رفته بود. صدراعظم آلمان طی بازدید از مناطق سیلزده، در اظهاراتی وضعیت را «عجیب و وحشتناک» توصیف کرد. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، مرکل گفت: تکاندهنده است. میتوانم بگویم زبان آلمانی کلماتی برای بیان ویرانی ایجاد شده ندارد. بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه مجموع کل کشتههای سیل در اروپا به ۱۸۳ نفر رسیده است. سیل علاوه بر آلمان، در بلژیک، سوییس، فرانسه، هلند و اتریش هم مشکلات بسیاری را ایجاد کرده است.
در بحبوحه بحران سیل مرگ در آلمان، خنده بیموقع رهبر حزب حاکم و متحد و جانشین احتمالی آنگلا مرکل، صدر اعظم این کشور، یک رسوایی سیاسی به بار آورده است. آرمین لاشت، رهبر حزب دموکرات - مسیحی که مرکل نماینده آن در کابینه است، در مراسم دیدار رئیسجمهور آلمان، فرانک والتر اشتاین مایر از یکی از مناطق سیلزده با یک رفتار نابجا هزینه سیاسی سنگینی به دولت و حاکمیت تحمیل کرد. دوربینهای خبری لاشت را هنگام همراهی اشتاین مایر در بازدید از شهر ارفت اشتاد در 20 کیلومتری جنوب غربی کلن به عنوان بزرگترین قربانی سیل اخیر موسوم به سیل قرن، در شرایطی توهینآمیز برای مردم و جامعه داغدیده شکار کردند. او که علاوه بر نامزدی سمت صدراعظمی پس از پایان کار همحزبیاش مرکل، سمت فرمانداری ایالت نورث راین وستفالیا را که شهر ارفت اشتاد در آن واقع شده برعهده دارد، در این مراسم حین سخنرانی اشتاین مایر مشغول مزاح کردن با همراهان سیاسیاش بود و مدام لبخندی اهانتآمیز بر لب داشت. این در حالی است که این شهر کوچک در غرب آلمان بیشترین میزان خسارات و تلفات را در جریان سیل بیسابقه ۳ شبانهروز اخیر متحمل شده و علاوه بر کشته شدن 45 نفر از شهروندانش، شاهد صحنههای آخرالزمانی بویژه با ایجاد شکافهای بزرگ در میان مناطق مسکونی بر اثر رانش زمین بوده است. مرکل که به آمریکا سفر کرده، هنوز واکنشی به این افتضاح سیاسی نشان نداده اما رقبای سیاسی او فرصت را برای تخریب حزب سیدییو (دموکرات - مسیحی) مغتنم شمردهاند. لارس کلینگبیل، دبیرکل اس پی د، حزب سوسیال- دموکرات آلمان همراه با سیل کاربران آلمانی و غیرآلمانی شبکههای اجتماعی، حرکت مبتذل لاشت را تقبیح کرده و نوشته است: «من واقعا زبانم بند آمد». قائممقام او در این حزب، کوین کوهنرت نیز لاشت را دچار مشکل شخصیتی برشمرد. در همین حال هشتگ LaschetDarfNichtKanzlerWerden# به معنای «لاشت نباید صدر اعظم شود» در توئیتر آلمانی تبدیل به یکی از ترندهای اصلی شد. عذرخواهی نصفه و نیمه لاشت به عنوان فرماندار ایالت نورث راین وستفالیا نیز اوضاع را چندان بهتر نکرده است.
ارسال به دوستان
درباره «کورسرخی» روایت مهاجری که به ایران پناه آورده است
ر وایت جان و جنگ
رعنا مقیسه: نزدیکترین مواجههام با افغانستان و اهلش برمیگردد به سالهای دانشگاه و یک دوستی اتفاقی. دختری اهل افغانستان که خودش و همه خواهر و برادرهایش متولد و بزرگشده ایران بودند. همین هم بود که جز اخبار رسانهها و نوعی احساس تعلق و رنج درونی از آنچه در کشورش میگذشت، تصویر دیگری از افغانستان نداشت؛ من هم. جز این هیچ پیوند نزدیک و دقیقی با مردم افغانستان نداشتهام و جز تصاویر مقطع و نام گروههای مختلف که هر چند وقت یک بار از رسانهها پخش میشوند، چندان از افغانستان نمیدانستم. برای من که هیچ وقت جنگ را به چشم ندیدهام و در امنیت وطن کودکی کردهام، کلماتی هستند که معنای دقیقی ندارند؛ جنگزده، مهاجر و حتی وطن آنطور که عالیه عطایی در «کورسرخی» مینویسد؛ «یک بار در مصاحبهای گفته بودم «من نویسندهام، نه سرباز» اما در تمام مدت نوشتن این روایتها سرباز شکستخوردهای بودم که دلش برای اینکه نتوانسته خاکی را تسکین دهد و جز کلمه چیزی برای گفتن ندارد، تپیده. و اووووه که چه پروسهای... و حالا دارم میبینمش که به تعداد تک به تک کسانی که بخوانندش تکثیر خواهد شد و بلکه قراری، تابی، تحملی...». این جملات عالیه عطایی است درباره «کورسرخی»؛ تازهترین اثرش که ۹ روایت است از سالها زندگی، دور از وطن جنگزده و دردمند آن. نوشتههایی که سالهای اشغال افغانستان توسط کمونیستها، روزهای حکومت طالبان و بعد هجوم آمریکا را از دریچه زیست شخصی نویسنده بازگو میکند. کورسرخی تماما روایتی است از واقعیت. لحظات و روزهایی از زندگی روزمره نویسنده که اتفاقا عجیب و پرپیچ و تاب نیست. بستر وقوع یک اتفاق است بسادگی همه اتفاقات زندگی آدمها در کوچه و خیابان. واقعیت؛ بیآنکه واجد ویژگی منحصربهفردی جز تجربه شخصی باشد، به کلمه درآمده و خواندنی شده. پس کورسرخی یادآوری دوبارهای است برای واقعیت و منبع عظیم، عمیق، تمامنشدنی و بکری که بیچشمداشت برای روایت در اختیار ما گذاشته. مملو از لحظات ساده و همزمان تاثیرگذار و پر از حسهای انسانی که میشود به میانجی ادبیات به اشتراکشان گذاشت.
علاوه بر این، روایتهای عالیه عطایی نمونه خوبی است برای ناداستاننویسی که تماما به واقعیت تکیه کرده. کورسرخی را میتوان خواند و دوباره به توانایی «روایت» برای به کلمه درآوردن واقعیت با همه لحظات روشن و تاریکش فکر کرد؛ ژانر مهمی که در ۲ دهه اخیر ادبیات فارسی به فراموشی سپرده شده بود و حالا خوشبختانه انگار دوباره پا گرفته و توانسته به ادبیات مستقل از داستان، جان دوبارهای ببخشد.
کتاب، روایت رنج و اندوه و بیگناهی و دلتنگی همیشگی یک مهاجر است و همزمان آینه تباهی و جنگ و خون و کینه و نفرت او از آنچه در وطنش به وقوع پیوسته است. «آخ چه بیزارم از شما که ما را کشتید و میکشید. بیزارم. از شما بیزارم که خاکمان را میراثدار درد و رنج کردید... شما که سالهاست در تماشای ذبح ما کورسرخی دارید». نویسنده با مسالهای درونی و عمیق دستوپنجه نرم میکند و کتاب حاصل گره خوردن لحظات و وقایع روزمره زندگی است با درگیریهای درونی و تمامنشدنی او. نوعی فقدان و حس بیپناهی و حتی مسالهای به نام هویت که میکوشد از پس خاطرات و نشانهها و گفتوگوها و اتفاقات ساده زندگی، راهی برای نزدیکتر شدن به خود/ وطن و پر کردن این فقدان همیشگی پیدا کند؛ آنجا که مینویسد: «جهان برای مهاجر از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود. میچرخد و مختصاتش جابهجا میشود اما نه آنقدر که آدمی سرگردان از جنگ را به همان نقطهای برگرداند که روزی چمدان رفتنش را بسته... کسی که روزی در خانهاش را از ترس جان بسته، چطور میتواند به خانهای برگردد که کلیدش را به دست بیگانهها سپرده؟ که چیزی را بسازد؟... مهاجر که در یک منطقهای مابین مرگ و زندگی رها شده، لابد برمیگردد تا خودش را بیاید، غافل که خانه ویرانهاش خشت به خشت به دست نامحرمان افتاده».
همین نسبت واقعی و عمیق نویسنده با سوژه، در کنار سادگی در پرداخت، ما را با لحظات روایتشده در کورسرخی همراه و همدل میکند. کلمهها در کورسرخی دور از تکلف و جملهها دور از پیچیدگیهای استعاری است. همه چیز در کمال سادگی و صراحت برگزار میشود و مخاطب را بیواسطه در احساسات انسانی نویسنده شریک میکند.
تجربه سالها مرزنشینی و معاشرت با آدمهایی که حتی در زوریخ و برلین، وجه مشترکی با دنیای نویسنده داشتهاند، نقطه قوت اصلی «کورسرخی» است. روایت، اساسا از تجربه باکیفیت زیست شخصی است که فرصت متولد شدن پیدا میکند و جان میگیرد. و کورسرخی این فرصت را مدیون زیست نویسنده است که به همه چیز با چشمی دردمند و مسالهمند نگاه کرده. تصاویر سالهای دور مرزنشینی و همزیستی با هموطنان مهاجرش را به یاد آورده، معاشرت با آشنایان دور و نزدیک را غنیمت شمرده، به کابل سفر کرده و صادقانه از احساساتش نوشته و برای تجربه لحظات هولناک عبور از مرز بیتشریفات قانونی، با یک قاچاقچی همسفر شده. با این حساب میتوان گفت کورسرخی یادآور اهمیت تجربه باکیفیت زیستن است برای خلق نوشتههای خواندنی و ماندگار.
کتاب را زمستان 99 نشر چشمه منتشر کرده است؛ جلد هفتم از مجموعه مشاهدات که بهسرعت به چاپ دوم هم رسید و برای نزدیک شدن به تجربه مهاجران و اهالی افغانستان در این روزهای جنگ و ویرانی دوباره، حتما انتخاب خوبی است.
***
پایتخت فراموشی
کتاب «در پایتخت فراموشی» یک دوره فشرده و تلگرافی افغانستانشناسی است؛ افغانستانشناسی با قلم کسی که از 16 سالگی به افغانستان سفر کرده، سالها در آنجا سکونت کرده و مسؤولیت داشته؛ از زبان کسی که پایش را در کوهستانهای قرهکمر بدخشان از دست داده است. محمدحسین جعفریان در میان سفرهای متعددی که به کشور افغانستان داشته، تنها بخشی از یکی از سفرهایش را در قالب کتابی با عنوان «در پایتخت فراموشی» ثبت کرده است. این سفر را جعفریان به همراه بهروز افخمی که آن زمان نماینده مجلس شورای اسلامی بود به منظور شرکت در مراسم سالگرد شهادت احمدشاه مسعود به افغانستان انجام میدهند. «در پایتخت فراموشی» روایتی است بسیار شیرین و جذاب از دیار فراموششده افغانستان به روایت یک فعال فرهنگی که بخش وسیعی از عمر خود را در این کشور سپری کرده است. طنازی و شیرینی بیان جعفریان از زیر و بم این سفر با چاشنی روایت زبانی وی با لهجه دری افغانستانی به لذت خوانش این کتاب بیش از پیش افزوده است. از سوی دیگر این کتاب دقیقا دورهای از افغانستان را روایت میکند که تنها 6 ماه است حکومت طالبان تسلط بر این کشور را از دست داده و برای نخستینبار پس از ۳۰ سال، دولتی مرکزی در این کشور روی کار آمده است. جعفریان درباره این کتاب میگوید: من در چند بزنگاه تاریخی در افغانستان حضور داشتم. به خاطرم هست تنها ۲ روز قبل از شهادت دیپلماتهای ایران در مزار شریف از این شهر به کابل رفتم یا در سفری که با رضا برجی به قندهار داشتیم، توانستیم ملاعمر رهبر طالبان را از نزدیک ببینیم اما منسجمتر از یادداشتهای این کتاب، یادداشتی از سفرهایم ندارم.
***
روایتی از روزهای سخت مردم افغانستان
کتاب «زخم و افغان» که در کارگاه قصه و رمان مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری منتشر شده، روایتی متفاوت از مصائب مردم افغانستان محسوب میشود. این کتاب را سیدهاشم حسینی به نگارش درآورده و در یادداشتی درباره کتاب گفته است: کتاب «زخم و افغان» را 13 سال پیش نوشتهام، آن موقع داستان کوتاه ۴۰ تا ۵۰ صفحهای بود که با زبان فارسی و معمولی نوشته شده بود. داستان را به حوزه هنری آوردم، البته نقصهای زیادی داشت و خدا را شکر در آن زمان چاپ نشد.
چند سالی روی کتابهای دیگر کار میکردم. سال ۸۲ یا ۸۳ که کتاب دومم به چاپ رسید، سراغ این داستان آمدم، البته بازنویسی دوباره نیز به زبان ساده بود ولی باز هم احساس کردم کار ضعیف است. از نظر نثر، داستانپردازی بیشتر جنبههای شاعرانه داشت. داستان را آقای محمدی، دوست نویسنده افغان من که برنده جایزه ادبی اصفهان شده، خواند. او معتقد بود استفاده از برخی واژگان افغانی فضا را بیشتر ترسیم میکند اما این پیشنهاد باعث شد که من تمام مکالمات را با زبان افغانی بنویسم. داستان پیچیده نیست. ماجرا مربوط به ارتشیهایی است که وارد روستایی پشتون میشوند که مذهب آنها سنی است. بزرگ این ده آنها را به دلیل خصلت میهمانپذیری میپذیرد اما ارتشیها اهالی را اذیت میکنند. یکی از اهالی که زمینه قبلی برای انتقام داشته، درصدد انتقام بر میآید و تعدادی را میکشد و ماجرا به این شکل ادامه پیدا میکند.
ارسال به دوستان
این مقدمه و آن نتیجه!
محمدحسین مهدویزادگان: رئیسجمهور در یکی از آخرین مواضع خود قبل از ترک این مسند، به نکات قابل تأملی درباره ماهیت و آثار توافق هستهای اشاره کرده است. آقای روحانی در این باره مدعی است: «دولت با رأی مردم و وعدهای که به مردم داده بود، ظرف ۱۰۰ روز قدمهای مهمی را برای شکستن تحریم برداشت و فروردین ۹۴ به توافق کلی با ۶ کشور رسیدیم و ۲۳ تیر ۹۴ با ۱+۵ به توافقی تحت عنوان برجام دست یافتیم و دیماه ۹۴ نیز برجام اجرایی و تحریمها برداشته شد. همه دستورالعملهای لازم نیز از طرف اتحادیه اروپایی و آمریکا اعلام و ابلاغ شد. نتیجه این توافق این است که از طریق گفتوگو و تعامل سازنده میتوان مسائل پیچیده و مهمی که بین کشورمان و کشورهای بزرگ و حتی سازمانهای بینالمللی وجود دارد را حلوفصل کرد».
1- به نظر میرسد هم در مقدمه و هم در نتیجه مطرحشده از سوی آقای روحانی، ابهامات عمدهای وجود دارد. در مقدمه مطرحشده، آقای رئیسجمهور به قدمهای مهمی اشاره میکند که برای رفع تحریمهای ضدایرانی در طول 100 روز اخیر برداشته است. ایشان مدعی است پس از انعقاد توافق موقت (توافق ژنو) و متعاقبا توافق برجام، همه دستورالعملهای لازم از طرف اتحادیه اروپایی و آمریکا برای رفع تحریمها ابلاغ شد. با این حال آقای روحانی اشاره نکرده پس از ابلاغ این دستورالعملها، چه اتفاقی رخ داد! بهتر بود ایشان اشاره میکرد جان کری، همان وزیر خارجه آمریکا که قول شفاهی وی از دید دولتمردان ما «تضمین» محسوب میشد، چگونه مؤسسات اعتباری، مالی و حتی دولتی در کشورهای دیگر دنیا را مجاب کرد پس از انعقاد توافق هستهای، از تجارت و مراوده با ایران اجتناب کنند! بهتر است آقای روحانی در تشریح این مقدمه، اشاره کند چگونه دهها بانک و مؤسسه اعتباری خصوصی و دولتی در ایران را به امید «عادیسازی روابط بانکی ایران و دنیا پس از برجام» وادار به استقراض از بانک مرکزی کرد اما پس از انعقاد توافق هستهای، خبری از هجوم بانکهای خارجی برای ایجاد مراودات بانکی و اعتباری با ایران نبود! همین مساله، منجر به ایجاد گرههای کور در نظام بانکی کشور شد.
بدیهی است از این مقدمه ناقص و متاسفانه نادرست، خروجی و نتیجهای واقعی و منطقی حاصل نمیشود!
2- آقای روحانی مدعی است الگوی انعقاد برجام نشان داد چگونه میتوان مسائل پیچیده را میان ایران، کشورهای بزرگ و سازمانهای بینالمللی حلوفصل کرد! اگر انعقاد پرابهام برجام، نقض برجام توسط دولت اوباما، خروج رسمی دولت ترامپ از برجام و انفعال سازمان ملل متحد در صیانت از قطعنامه 2231 شورای امنیت از دید آقای رئیسجمهور اضلاع حلوفصل پرونده هستهای ایران محسوب میشود، باید به حال ایشان و کسانی که این ادعا را مطرح میکنند تأسف خورد! ایدهآلگرایی دولت یازدهم و دوازدهم در قبال کدخدای خودساخته ذهن آنها (آمریکا) و متعلقات آن (تروئیکای اروپا)، در نهایت سبب شد ما بیشترین دادهها و کمترین ستاندهها را در مذاکرات هستهای داشته باشیم. پس از انعقاد برجام، همین نگاه ایدهآلگرایانه و خطرناک سبب شد دولت توافق هستهای را محصول نهادگرایی در نظام بینالملل و دیپلماسی چندجانبه دانسته و این توافق ابطالپذیر را پس از بزک کردن بسیار، به نقطه ثقل اقتصاد و سیاست خارجی کشور تبدیل کند؛ نقطه ثقلی که با یک اشاره ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا نابود شد و در هم شکست!
اکنون، در حالی که ملت ایران پس از این خطای راهبردی هولناک، شاهد 10 برابر شدن قیمت دلار و طلا بودهاند، آقای رئیسجمهور کماکان مشغول ترسیم و تبلیغ همان منظومه انتزاعی و ایدهآلگرایانه خود است! آقای روحانی در سخنان اخیر خود تاکید دارد چنین اقداماتی -که از دید ایشان حلوفصل بحران هستهای ایران نامیده میشود(!)- به پشتوانه رای مردم به ایشان در سالهای 92 و 96 رخ داده است. بهتر است اکنون، در سال 1400 ایشان یک بار برای همیشه از خود و همراهانشان سوال کند اگر ماجرا به همین اندازه شفاف، ساده و عالی پیش رفته است، چرا در انتخابات ریاستجمهوری اخیر حتی 10 درصد کسانی که سال 96 آرای خود را به سود ایشان به گردش درآورده بودند، حاضر نشدند در انتخابات خردادماه از جریان فکری متبوع ایشان حمایت کنند؟! آیا بهتر نیست آقای رئیسجمهور در روزهای آخر حضور خود در دفتر ریاستجمهوری، به جای تکرار همان ادعاهای نادرست و بدون پشتوانه خود درباره برجام و روالی که قبل و بعد از انعقاد آن طی شده است، در منظومه فکری و راهبردی خود در حوزه روابط بینالملل تجدیدنظر کند؟!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|